فروشگاه بازی گیم وان

خانه

فروشگاه

ورود / ثبت نام

بررسی تخصصی بازی Assassin’s Creed Valhalla

وایکینگ‌ به اقوامی از شمال اروپا و مناطق سردسیر این قاره گفته می‌شود (دانمارک، نروژ و سوئد فعلی) که در قرون ۸ تا ۱۱ میلادی جز قدرتمندترین اقوام اروپا بوده‌اند. این اقوام که به مردمان شمال معروفند جنگاورانی بی‌رقیب بودند که با کشتی‌های خود شمال اروپا را در می‌نوردیدند. علاوه بر جنگاوری، این قوم از لحاظ فرهنگی نیز تاثیرات بسیاری داشتند که برای نمونه می‌توان از الهام‌بخش بودن خدایان آنها مانند «تور» در محبوب‌ترین فرانچایزهای حال حاضر دنیا مثل «اونجرز» (Avengers) یا خدای جنگ (God of War) نام برد.

به عقیده برخی، اساسینز کرید حالا با اضافه شدن سیستم‌هایی چون انتخاب دیالوگ، سطح‌بندی دشمنان و لوت‌های مختلف به یک بازی اکشن نقش‌آفرینی و کلونی ضعیف‌تر از سری شاهکار ویچر تبدیل شده است که دیگر کمتر المانی از گذشته در آن به چشم می‌خورد.

اما یوبیسافت این بار در ساخت جدیدترین نسخه این فرانچایز قدیمی یعنی Assassin’s Creed Valhalla تصمیم گرفته است تا برای جلب نظر دوباره هواداران قدیمی خود، در کنار ادامه دادن مسیری که با اوریجینز و آدیسه در پیش گرفته است، والهالا را به ریشه‌‌های اصلی سری هم نزدیک کند.

والهالا این بار به سراغ سرزمین‌های سرد شمالی، اساطیر اسکاندیناوی و وایکینگ‌های جنگ‌طلب و اعتقادات منحصر‌‌به‌فردشان رفته است، انتخابی جالب و البته چالش‌برانگیز برای نسخه‌ای که می‌خواهد سری اساسینز کرید را به شکوه گذشته برگرداند و داستان مجموعه را بسط دهد.

اساسینز کرید: والهالا داستان یک «وایکینگ» به نام «ایور» (Eivor) را روایت می‌کند که در ابتدای بازی به شکلی دراماتیک والدین خود را از دست می‌دهد. اما داستان بازی به اینجا ختم نمی شود. طرفداران این سری می‌دانند که این بازی داستان نبرد بی‌پایان انجمن مخفی قاتلین (Assassin’s Creed) با دشمنان همیشگی خود یعنی فرقه قدما (The Order of the Ancients) را روایت ‌می‌کند. این فرقه با به خدمت گرفتن افراد مهم، نفوذ زیادی در مناسب دولتی داشته و عملا کنترل کشورها را  به دست گرفته و دست به جنایات مختلف می‌زنند.

بازی داستانی جذاب را روایت می‌کند که علاوه بر مضامین تاریخی چند وجه دیگر نیز دارد. بخش علمی تخیلی داستان به نظر بیشتر برای منطقی نشان دادن تعداد زیاد قسمتهای بازی طراحی شده و عملا نیازی به وجود آن برای روایت یک داستان جذاب تاریخی نیست. اما با این وجود نیز داستان شخصیت اصلی بازی یعنی «ایور» جذاب و دیدنی است و  قابلیت همراه کردن مخاطب را تا انتها دارد. شخصیت‌های معرفی شده کاملا قابل باور هستند و پرداخت خوب آنها باعث شده مخاطب با هرکدام احساس نزدیکی کرده و سرنوشت او برایش مهم باشد.

از «ایور» جنگجو و برادر ناتنی‌اش «سیگورد» (Sigurd) تا اعضای فرقه با ریشه‌هایی عربی و شخصیت‌های خبیث و منفی بازی، همگی باورپذیر هستند. صداگذاری سطح بالا و انتخاب صداپیشگان مناسب برای شخصیت‌ها یکی دیگر از عوامل پرکشش بودن بازی در بخش روایت است. روابط احساسی و انسانی بین افراد هم بسیار جذاب از کار درآمده‌اند.

چند موقعیت جغرافیایی مختلف در بازی اساسینز کرید: والهالا به تصویر کشیده شده‌اند که همگی زیبایی‌های منحصر به فرد بصری خود را دارند. شمال پوشیده از برف، طبیعت سرسبز و زیبا و حتی مکان‌های جادویی. تمامی این محیط‌ها به کمک موتور بازی سازی پیشرفته کمپانی «یوبی‌سافت» یعنی موتور «انویل» (Anvil) به زیبایی هرچه تمام‌تر به تصویر کشیده شده است. این موتور که در واقع نسخه AnvilNext 2.0 است یکی از موتورهای اختصاصی شرکت «یوبی‌سافت» است و به صورت داخلی برای هر بازی جدید به جدید دستاوردهای فنی روز مجهز می‌شود.

این موتور قابلیت‌های زیادی ارائه می‌کند که مهمترین آن طراحی پایه‌ای و ساختاری آن برای ساخت بازی‌ با دوربین سوم شخص و محیط‌های بزرگ و گسترده است. «یوبی‌سافت» از این موتور برای ساخت دو سری بازی محبوب خود یعنی Assassin’s Creed و Prince of Persia استفاده می‌کند. از قابلیت‌های جدید این موتور که در بازی‌های مدرن تبدیل به یک استاندارد شده، بخش مخصوص عکس (photo Mode) آن است که در هر لحظه در دسترس بوده و دست شما را در شکار صحنه‌هایی خارق‌العاده از زیبایی‌های بازی باز می‌گذارد. قطعا به زودی تصاویر مهیج زیادی از بازی به کمک این قابلیت منتشر خواهد شد.

به شخصه باگ گرافیکی زیادی در بازی بازی اساسین کرید والهالا ندیدم اما چند مورد از خرابی انیمیشن‌ها در بازی دیده شد که احتمالا به مرور و با به‌روزرسانی‌های جدید بازی از بین خواهند رفت. افکت‌های نورپردازی و سایه‌زنی زیبایی نیز توسط AnvilNext 2.0 اجرا می‌شوند که صحنه‌های جذابی خلق می‌کنند. نوری که از میان درختان تابیده می‌شود یا صحنه‌های غروب و طلوع زیبایی در بازی به واسطه همین نورپردازی عالی قابل مشاهده است.

موسیقی درجه یک بازی اساسین کرید ۲۰۲۰ همکار «جسپر کید» (Jesper Kyd) است که دیگر تبدیل به عضوی جدانشدنی از این مجموعه شده و قطعات زیبای او را در تعداد زیادی از عناوین این مجموعه شنیده‌ایم. البته او از حضور یک متخصص موسیقی شمال اروپا (Nordic) یعنی «اینار سلویک» (Einar Selvik) برای جان‌بخشی به موسیقی این نواحی در بازی نیز استفاده کرده است که ترکیب این دو باعث خلق موسیقی جذابی شده است.

لیست قطعات موسیقی بازی پرتعداد و در انواع مختلف است. از موسیقی حماسی مخصوص رزم و پیکار تا موسیقی شاد بزم و مهمانی که در همه آنها از سازهای مخصوص منطقه شمال اروپا (اسکاندیناوی) مانند فلوت، شیپورهای بزرگ (Horn) و سازهای کوبه‌ای استفاده شده است. نکته جالب اینکه وایکینگ‌ها از سازی مثل شیپور بزرگ (Horn) در جنگ‌ها نیز برای فرمان دادن به سربازان استفاده می‌کردند.

بازی اساسین کرید والهالا به خوبی در شما، حس و حال یک جنگجوی «وایکینگ» را بیدار می‌کند. مقدمه بازی در نروژ می‌گذرد که سرزمینی یخ‌زده و پوشیده از برف است. مردمانی که توانسته‌اند در چنین شرایط جوی سخت مقاومت کنند، قطعا بسیار قدرتمند هستند. علاوه بر این در بخش‌های روایی ابتدایی نیز از وایکینگ‌ها به عنوان مردمانی با اخلاق و به دنبال افتخار یاد می‌شود. این زمینه‌سازی‌های ابتدایی تاثیر به سزایی  در شناخت کلی این قوم برای مخاطب و حتی ایجاد علاقه به آنها دارد.

بعد از ظاهر بازی و بخش روایی، در سطحی عمیق‌تر یعنی در گیم‌پلی نیز سعی شده با  طراحی یک گیم‌پلی عمیق که لایه‌های متفاوتی را در خود جای داده است، سعی در معرفی جامعه چند لایه و حتی پیچیده وایکینگی بوده است. مکانیک‌های نقش‌آفرینی، مکانیک‌های اکتشاف و ماجراجویی، مکانیک نبردها، مکانیک‌های مدیریت و گسترش پایگاه، مکانیک مربوط به دشمنان با طراحی جالب و طبقه‌بندی شده، ماموریت‌هایی که تنوع بسیار خوبی دارند و مکانیک‌های مخفی‌کاری و اختفا که همگی در کنار هم یک تجربه عمیق را برای گیمر مهیا می‌کنند.

بازی اساسین کرید والهالا از المان‌های نقش‌آفرینی مانند بالاتر رفتن سطح قهرمان بازی یا دسترسی به قابلیت‌های جدید در سطوح بالاتر سود می برد اما یک بازی نقش‌آفرینی صرف نیست و با حفظ این المان‌ها به سمت ژانر اکشن و حتی مخفی‌کاری نیز حرکت می‌کند. اصولا Assassin’s Creed: Valhalla را می‌توان یک بازی میان سبکی دانست که سعی در ارائه قابلیت‌های جذابی از بسیاری از سبک‌ها و ایجاد بالانس بین آنها را دارد.

یکی از بخش‌های جذاب دیگر بازی اساسین کرید والهالا ساخت دهکده و در واقع مقر فرماندهی شما است که به تدریج رشد کرده و قابلیت‌های بسیاری را به قهرمان داستان اضافه می‌کند. ماهیگیری، آهنگری، شکار، تجارت، اکتشافات و گنج یابی، سیاست و کشورداری و بسیاری دیگر همه در دل دهکده اصلی بازی گنجانده شده است که به نظرم برای انجام همه آنها به ساعت‌ها زمان نیاز است. به خصوص که ماموریت‌های طراحی شده نیز کوتاه نیستند و معمولا از یک رشته ماموریت پشت هم تشکیل شده‌اند.

دشمنان بازی اساسین کرید والهالا از انواع و اقسام مختلف هستند که می‌توان برای مقابله با هر کدام تاکتیک خاصی داشته باشید. گاهی نبرد نزدیک و جنگ تن به تن و گاهی فرار و ضربه زدن به حریف از فاصله دور. البته این بخش پیچیدگی چندانی ندارد و بدون تغییر تاکتیک نیز امکان شکست دادن همه دشمنان به غیر از غولآخر‌های بازی وجود دارد.

انیمیشن‌های کشتن دشمنان هم گاهی با جزییات زیاد خود حسابی هیجان‌زده‌تان می‌کنند اما در بیشتر اوقات در بدترین حالت ممکن اجرا می‌شوند و هر کدام مشکلات عجیبی دارند. در واقع هر چقدر که Skill Tree جدید و ابیلیتی‌هایی که آزاد می‌کنید، به بهتر شدن گیم‌پلی کمک کرده‌اند، سیستم کامبت تقریبا دست‌نخوره باقی مانده و آسیب نسبتا مهلکی به تجربه کلی گیم‌پلی زده است. هوش‌مصنوعی هم جایزه «زشت» را می‌گیرد چرا که واقعا چنین مشکلاتی برای یک بازی نسل هشتم و تازه نهمی زشت است.

اما در مجموع با در نظر گرفتن قابلیت‌های جدید و مینی‌گیم‌های تازه والهالا، به نظر می‌رسد حداقل یوبیسافت در مسیر درستی پا گذاشته است و با ادامه دادن این روند و اصلاح مشکلات گذشته می‌توان در این زمینه به آینده نسخه‌های بعدی حتی بیشتر امیدوار بود.

باگ، گلیچ و مشکلات ‌سخت‌افزاری

مثل خیلی از بازی‌های اخیر دیگر یوبیسافت بزرگترین ایراد و پاشنه آشیل والهالا که چون یک سرعت‌گیر در مسیر تبدیل شدن آن به یک عنوان عالی قرار گرفته، باگ‌ها و مشکلات فنی بازی است. Assassin’s Creed Valhalla با اینکه از لحاظ بصری فوق‌العاده و چشم‌نواز نیست اما برای اجرای آن روی کامپیوتر با تنظیمات گرافیکی بالا به یک سیستم قدرتمند احتیاج دارید که تازه در این حالت هم در صحنه‌های شلوغ نرخ فریم بازی به زیر ۶۰ و حتی تا ۴۰ پایین می‌آید. متاسفانه بر خلاف چیزی که حدس می‌زدم، این مشکلات فنی با عرضه آپدیت روز اول بازی هم برطرف نشدند.

باگ‌‌ها و گلیچ‌های بازی هم متاسفانه گاهی از فرو رفتن بدن ایور (Eivor)، شخصیت اصلی، در زمین فراتر می‌روند و در عمل ادامه دادن بازی را دچار مشکل می‌کنند. البته خوشبختانه سیستم Auto Save والهالا شما را از بارگذاری سیو‌های قدیمی نجات می‌دهد اما در هر صورت در طول این ۶۰ ساعت مجبور شدم چندین بار به خاطر افتادن یکی از باس‌ها در اعماق زمین یا متوقف شدن یکی از NPC‌ها بازی را از یک سیو کمی قبل‌تر دوباره بارگذاری کنم.

برای خرید بازی Assassin’s Creed Valhalla و همچین دیدن بازی های دیگر به گیم وان استور مراجعه کنید.

این مطلب رو به اشتراک بگذارید

پیمایش به بالا