ینفینیتیوارد سالهاست که نقش استودیوی اصلی بازیهای کال آو دیوتی را بازی میکند و به طور خاص آن را با مجموعه سهگانه کلاسیک «مدرن وارفر» میشناسیم. با این که دهه اخیر با بازیهایی مثل Ghosts و Infinite Warfare با بهترین روزهای این استودیو در زمان سهگانه مدرن وارفر خیلی فاصله داشتند، اما ریبوت مجموعه مدرن وارفر که سال ۲۰۱۹ منتشر شد، از خیلی جهات یک پیشرفت اساسی و بازگشت کال آو دیوتی به مسیر اصلی خود بود. نسخه ۲۰۱۹ نه تنها با برگشت بخش داستانی به مجموعه و شخصیتهایی مثل کاپیتان پرایس و قصه جنگهای جدید خاورمیانه همراه بود، در ادامه نقش سنگ بنایی محکم برای بازی بتل رویال Warzone را بازی میکرد و به طور کلی، یک پکیج دوستداشتنی چه برای مخاطبان قدیمی و چه مخاطبان جدید بود.
دنباله این بازی یا Modern Warfare 2 همنام بازی ساختارشکن سال ۲۰۰۹ است که یکی از موفقترین نسخههای کال آو دیوتی محسوب میشود. اما در این دنباله چه انتظارتان را میکشد؟ این بازی دنبالهای مستقیم و در عین حال غیرمستقیم برای بازی قبلی است. یعنی بخش داستانی Modern Warfare 2 نه تنها ماجراهای کاپیتان پرایس و حتی شخصیتهایی مثل گز و فرح را ادامه میدهد، بلکه شخصیتهای دوستداشتنی سهگانه اصلی مثل جان «سوپ» مکتاویش و سایمون «گوست» رایلی را برمیگرداند و البته یک خط داستانی کاملا جدید و شخصیتهای جذاب دیگر مثل الخاندرو هم دارد.
مدرن وارفر ۲ کمابیش نقش یک ریبوت یا بازنگری را برای همان نسخه ۲۰۰۹ را بازی میکند؛ بازیای که شخصیتهایی مثل سوپ مکتاویش را برجستهتر از قبل کرد، گوست را معرفی کرد و البته به آغاز جنگ روسیه و آمریکا پرداخت. ریبوت Modern Warfare 2 هم جا پای برادر بزرگترش گذاشته و راستش را بخواهید، در هیچ بخشی کم نمیگذارد اما خیلی جاها را بیراهه میرود. با این که بخش داستانی بازی در خیلی از قسمتها حتی به روزهای اوج این مجموعه رسیده و استانداردهای جدیدی را تعریف میکند، اما پس از آن دوباره با یک سری آزمون و خطای خیلی غیراصولی، به بنبست ایده و درجا زدن میرسد. بازی در نیمه اول روی فرمولهای قدیمی شرطبندی میکند و موتور داستان آن کم کم از نیمه دوم روشن میشود.
بگذارید با هم صادق باشیم؛ اگر دنبال یک «شوتر تکنفره داستانی» هستید که ۷-۸ ساعت با آن عشق و حال کنید، کمپین Modern Warfare 2 را به هیچ وجه نباید از دست ندهید. اما اگر کال آو دیوتی را صرفا با اکشن بیمغز و کشت و کشتار و مراحل کاملا یکدست و قابل پیشبینی میشناسید، به نظرم حداقل باید این نکته را مد نظر قرار دهید که Modern Warfare 2 در عین حس آشنایی که دارد، دورترین مثال از یک بازی کال آو دیوتی است که البته در اکثر اوقات به شدت هم خوشساخت و جذاب در آمده است.
مدرن وارفر ۲ بیشتر از این که مراحل اکشن داشته باشد، روی بخش مخفیکاری مانور میدهد و گاهی اوقات حتی باور کردن آن سخت است که دارید «کال آو دیوتی» بازی میکنید، نه بازی جدید استودیوی آرکین! نه این که لزوما مراحل مخفیکاری بد باشند، اما قضیه وقتی جالب شد که در یکی از مراحل کاملا مخفیکاری بازی که الگوی آن هم مستقیما از روی یکی از محبوبترین مراحل کل سری گرفته شده، بازی من را مدام در موقعیتهایی قرار میداد که ۱ به ۵ یا حتی ۱ به ۸ با تعداد زیادی سرباز روبرو شوم و عملا غیرمستقیم من را مجاب میکرد که از ابزارهای مختلفی استفاده کنم تا اجازه شناسایی شدن توسط دشمن و درگیری با آنها در تعداد زیاد را به خودم ندهم. خوشساخت؟ بله، قطعا. کال آو دیوتی؟ نه، اصلا! مدرن وارفر ۲ وقتی عجیبتر شد که در یکی از مراحل پایانی، بازی تبدیل به یک مرحله اشاره و کلیک مخفیکاری شد که به جای فرمان شنیدن، باید به بقیه فرمان بدهید. از این که بگذریم، بازی در یکی از مراحل دیگر عملا تبدیل به یک نسخه اکشنتر از رزیدنت اویل میشود که باید ابتداییترین تجهیزاتتان را کرفت کنید؛ کرفت در یک بازی کال آو دیوتی، چقدر عجیب و در عین حال امیدوارکننده!
بازی جدید اینفینیتیوارد با اختلاف از دو نسخه اخیر یا Cold War و Vanguard جلوتر ایستاده است. با این که کلد وار و ونگارد در دوره جنگ سرد و جنگ جهانی دوم به سر میبردند، اما جهتگیریهای سیاسی امروز، نقش کمتری در قصهگویی نظامی آنها داشت. در Modern Warfare 2 ما در عین حال که انتظار دنبالهای برای نسخه ۲۰۱۹ را داریم، دنبال نشانههای ریبوت و معرفی شخصیتهایی مثل سوپ و گوست در کنار شخصیتهای جدید هستیم. بازی در نیمه اول فرصت کافی برای پرداختن به هر دو مورد را ندارد و بعد از مدتی از تکاپو میافتد. از نیمه دوم ماجرا عوض میشود اما راستش را بخواهید، باز هم خبری از یک رشد یکنواخت تنش در داستان و اتفاقات نیست. شاید حتی بتوان گفت که مدرن وارفر ۲ یکی از سینوسیترین ریتمها را در تمام بازیهای کال آو دیوتی را دارد.
پا گذاشتن روی یک کلیشههای قدیمی و به شدت منسوخ کال آو دیوتی مثل پرده سوم و کمپینهای کوتاه ۴-۵ ساعته که هیچ شخصیت به یادماندنیای در آنها نمیدیدیم، اتفاقا خیلی هم جذاب است. مشکل اینجاست که اینفینیتیواردِ جدید، در حین فدا کردن خیلی از این کلیشهها، متاسفانه ریسمانهای اشتباهی را هم پاره کرده که باعث آشفتگیهای جدیدی در کمپین بازی میشود. به جز این که بازی در نیمه اول واقعا آنقدرها برای یک شوتر اول شخص جذاب و گیرا نیست، مراحل مخفیکاری گاه و بیگاه دخل ریتم بازی را میآورند. شکست کلیشهها برای کال آو دیوتی جذاب است، ولی بهایی هم دارد. موردی که شاید شما آن را احساس نکنید ولی من را در یکی دو مرحله واقعا کلافه کرد، کوتاه و بلند بودن یک سری از مراحل بود. مثلا دو مرحله پشت به پشت هم در آمستردام جریان دارند که شاید مجموعا ۲۰ دقیقه طول بکشند اما تعدادی از مراحل پایانی بازی بعضا به ۴۰ دقیقه هم میرسند که واقعا جای نفس کشیدن هم به مخاطب نمیدهند.
بعضی از مرحلههای مخفیکاری طوری طراحی شدهاند تا حس جدیدی را نسبت به مراحل قدیمی مثل Cliffhanger (مرحله اول برفی در MW2 اصلی) را به شما بدهند اما تعداد آنها بیش از حد نیاز است. بعضی از این مراحل به عمد یا به انتخاب بازیکن، در میانه راه اکشن پر و زد و خورد را برمیگردانند اما همچنان چگالی آنها در یک بازی ۷ ساعته زیاد است و البته بازی راههای بد و البته بعضا به شدت خلاقانهای را برای پیدا کردن راه خودش از بین این مرحلهها پیدا میکند. این یعنی تمام مرحلههای مخفیکاری اصلا شبیه به هم نیستند و بعضی از آنها حتی با دست خالی شما را در میان لانه گرگ رها میکنند تا راه خودتان را پیدا کنید. در چنین لحظاتی، راستش را بخواهید Modern Warfare 2 حتی استانداردهای سهگانه اصلی را هم رد میکند و بنچمارک جدیدی برای طراحی مرحله میشود. اغراق نیست اگر بگویم که گاه و بیگاه ممکن است فراموش کنید که در حال تجربه کمپینی از یک بازی کال آو دیوتی هستید.
نمیدانم چرا، اما بعضی از مراحل بازی که راههای جدید و خلاقانهای هم برای اکشن پر زد و خورد پیدا کردهاند، در آشفتهترین وضعیت ممکن ریتم بازی را از پا در میآورند. بعضی از آنها آنقدر به اصطلاح خارج از بحث هستند که حتی اگر طراحی خوبی هم داشته باشند، آنقدر تحت تاثیر فیلمهای درجه دو اکشن هالیوودی ساخته شدهاند که باعث میشوند تا فکر کنید چرا این مرحله اصلا باید به بازی نهایی راه پیدا کند و هدف آن چیست، چرا که انگار از وسط یکی از مراحل بتل رویال وارزون در آمدهاند. متاسفانه کمپین بازی این روند سینوسی را از ابتدا تا انتها با خود دارد و تجربه مراحل شاهکار را مثل بادام تلخ در ظرف آجیل به تجربههای بد تبدیل میکند. بدون اغراق میگویم که Modern Warfare 2 گاهی آنقدر ایدههای برجسته و نوآورانهای رو میکند که باورتان نمیشود که چرا یک مرحله در میان، یک تیر به پای خودش شلیک میکند و دوباره به سطر اول برمیگردد.
مدرن وارفر 2 در ابتدا داستان منحصر به فرد خودش را ندارد و پس از موشکهای آمریکایی که در ابتدای بازی گم میشوند و بعد تازه کم کم با «ژنرال شپرد» آشنا میشوید، بازی کم کم تکنیکهای جدید خودش را روی سناریوی قدیمی بازی ۲۰۰۹ پیاده میکند. البته که این چند خط برای اسپویل کردن داستان بازی کافی نیست، چرا که داستان از این حرفها پیچیدهتر میشود. در مجموع به عنوان یک ریبوت، داستان بازی خیلی بیشتر از قبل به بازی قدیمی اشارههای ریز و درشت دارد و بعضی از صحنهها یا مراحل را مستقیما پیاده کرده ولی چاشنی خودش را به آنها میزند. در این بین، شخصیتها اما تفاوتهایی دارند که آنها را خیلی هوشمندانه از پرسوناهای قدیمی خودشان جدا میکند و یک شخصیت با روح جدید به آنها میبخشد.
شخصیت گوست که در این بازی ماسک جدیدی هم به صورتش میزند، این بار نقش مافوق سوپ مکتاویش را بازی میکند، در حالی که در MW2، مکتاویش فرمانده نیروها شده بود. با وجود داشتن زوج پرایس و گز، حالا تسکفورس ۱۴۱ در یک سوی دیگر دنیا با مکتاویش و گوست قصه تعریف میکند و شیمی بین آنها در ابتدا نه چندان جذاب اما در ادامه از نوع برادری میشود و به نظرم حتی پتانسیلهای خیلی بیشتری را برای یک MW3 احتمالی (که قطعا اتفاق میافتد!) دارد. یکی از مکالمههای بازی فقط از این که مکتاویش اصطلاحات اسکاتلندی را در بیسیم میگوید و گوست که خودش انگلیسی است حتی یک کلمه از آنها را متوجه نمیشود آنقدر بامزه و با روح بود که قطعا میتوان گفت نویسندهها کار خودشان را به شدت با بازنگری این شخصیتها خوب انجام دادهاند. از طرفی، بازی به جز نیروهای انگلیسی تسکفورس ۱۴۱، یک گروه مکزیکی به فرماندهی «الخاندرو وارگاس» معرفی میکند که در نوع خود یکی از قصههای جذاب بازی است و سرنوشت آن را با بقیه گره میزند.
اگر بازیهای اصلی به سوپ مکتاویش به عنوان یک شخصیت اصلی در سهگانه نگاه کرده بودند و شخصیتی مثل گوست چنین شانسی را نداشت، حالا سازندهها سوپ را در سایه گوست معرفی میکنند و شخصیت عمیقتری هم به او میبخشند. دلیل اصلی برای این که شخصیتها حالا بیشتر به چشم میآیند و هر فقدانی مربوط به آنها بیشتر حس میشود، میانپردهها هستند. میانپردههایی که کارگردانی جذاب و دیالوگهای شنیدنی دارند و آمریکاییها و مکزیکیها هر کدام به متود خودشان برای گفتگو و چینش استراتژی رو میآورند. راستش را بخواهید، کاتسینهای Modern Warfare 2 گاهی فراتر از یک بازی ویدیویی میروند و خیلی بیراه نیست اگر بگوییم که تیم اینفینیتیوارد میتواند همین حالا هم یک فیلم سینمایی کوتاه در حد و اندازه فیلمهایی مثل Sicario با پسزمینه داستانی مشابه بسازد و چیزی از آنها کم نداشته باشد.
سالهاست که اکتیویژن تلاش میکند تا هر سال کال آو دیوتی جدید را با عناوین دهان پرکن تبلیغ کند و به کمپینهای آن لقب بزرگترین تجربههای گیمینگ سال را بدهد. هر چند که سالهاست در چنین کاری شکست خورده، اما به نظر من Modern Warfare 2 واقعا شروع جدیدی برای کال آو دیوتی یا به قول شعار خود بازی، «دورانی جدید» برای یکی از قدیمیترین شوترهای تاریخ است. مهم نیست که چقدر از تجربه بخش چندنفره کال آو دیوتی فراری باشید، داستانهای آن را سطحی ببینید یا به کلیشههایش عادت کرده باشید؛ MW2 برای هر نوع مخاطبی یک کارت جدید در آستین خود دارد که قطعا از دیدن آن شگفتزده میشوید و به نظرم تعدادی از لحظات آن را واقعا تا سالها به یاد میسپارید. کمپینی که البته ضعفهای آن در ریتم سینوسی و بعضی دیگر از مراحلی نهفتهاند که روحتان را بدون پروا میخراشند و از شدت بیهدف بودن شما را به فکر وا خواهند داشت.
بازی از نظر طراحی سیستمها واقعا چیزی برای یک کمپین کال آو دیوتی کم نمیگذارد. بیشتر چیزهایی که در قالب نوآوریهای جدید در این سیستمها به چشم میخورند، جزو مراحل پایانی هستند و راستش را بخواهید، اصلا دلم نمیخواهد تجربه احتمالیتان از برخورد اول با این مراحل را حتی با بردن اسمشان خراب کنم. به جز این، هوش مصنوعی بازی گاهی اوقات به شدت بیرحمانه عمل میکند، طوری که حتی وقتی بازی را به صورت امتحانی روی پایینترین درجه سختی هم امتحان کردم، چند بار در سناریوهایی کشته شدم که اصلا فکرش را هم نمیکردم.
بازی جدید کال آو دیوتی شاید آنقدرها واقعگرایانه نباشد اما قطعا سختتر از قبل شده و با استانداردهای خود کال آو دیوتی واقعگرایی بیشتری هم القا میکند. بعضی از مراحل بازی این کار را با دشمنهای تماما زرهی و با سپر ضد شورش تداعی میکنند و بعضیهای دیگر، فقط یک چاقوی یک بار مصرف به شما میدهند که فقط برای کشتن یک نفر کافیست. در نهایت بیراه نیست اگر بگویم بازی شاید هوش مصنوعی به آن اندازه پیشرفتهای نداشته باشد، اما در بعضی از مراحل در حد The Last of Us به یک بازی بقا تبدیل میشود.
تمرکز اصلی بخش کمپین و تک نفره این دنباله روی گروه Task Force 141 متشکل از شخصیتهای کاپیتان جان پرایس، کایل گریک، گوست، جان مکتاویش قرار دارد. داستان این بازی احتمالا دنباله مستقیمی برای نسخه پیشین خواهد بود و اعضای گروه نام برده اینبار میبایست در مقابل یک خطر جهانی بسیار بزرگتر قرار گیرند. هنوز اطلاعات چندان زیادی حول داستان این بازی منتشر نشده است. اما میدانیم که در جریان بازی، شخصیتهای محبوب گروه TF 141 با نیروهای امنیتی مختلفی از جمله نیروهای ویژه کشور مکزیک همکاری خواهند داشت.
بنابر اعلام وبسایت IGN، ماموریتهای هیجان انگیز متعددی از این بازی زیر یا روی سطح آب جریان دارند. این گونه به نظر میرسد که تیم بازی سازی Infinity Ward از تکنولوژیهای منحصر به فردی برای طراحی هریک از این مراحل استفاده کرده است. وجود محیطهای آبی سبب میشود تا گاها بازیکنها روی به استفاده از امور مخفی کاری بیاورند و دشمنان را به صورت مخفیانه از بین ببرند. از طرف دیگر، طبق این گزارش هوش مصنوعی بازی Call of Duty: Modern Warfare 2 در مقایسه با نسخههای پیشین این مجموعه کاملا ارتقا یافته است. بنابراین بخش تک نفره بازی نیز میتواند به یک تجربه چالش برانگیز برای برخی بازیکنها بدل شود. همچنین طبق تایید شرکت اکتیویژن، این بازی پیشرفتهترین تجربه را در تمام تاریخ این مجموعه برای بازیکنها به ارمغان خواهد آورد.
حالتها و نقشههای مختلف Call of Duty: Modern Warfare 2
درکنار ارائه سیستم گیم پلی سرعتی و هیجان انگیز، استودیو Infinity Ward چندین حالت متفاوت را برای جلوگیری از تکراری شدن بخش چند نفره محصول جدیدش طراحی کرده است. تا به امروز تنها دو مورد از حالتهای متعدد بازی Modern Warfare 2 تایید شده است. اولین حال Knockout نام دارد. در این بخش بازیکنها به صورت 6v6 در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و تنها یک بار فرصت زنده ماندن را دارا هستند. البته سایر همتیمیها میتوانند آنها را Revive کرده، اما بازی هیچگونه امکان Respawn شدن را در اختیار بازیکن قرار نمیدهد. هدف اصلی این حالت تحت کنترل گرفتن یک پکیج مهم تا انتهای بازی است.
دومین حالت تایید شده برای این بازی Prisoner Rescue است. این حالت تاحدودی مشابه با بازی Rainbow Siege Six محسوب میشود. در این بخش تیمها به دو گروه مهاجم و مدافع تقسیم میشوند. تیم مهاجم میبایست گروگانها را نجات و فراری دهد. از طرف دیگر تیم مدافع وظیفه حفظ و نگهداری گروگانها در مکان تعیین شده را دارا است. با این وجود شاید سوال بسیاری از بازیکنها و طرفداران این مجموعه، حضور یا عدم حضور حالت زامبی در این دنباله باشد. شرکت اکتیویژن در گذشته و به صورت رسمی تایید کرده است که این حالت در بازی Call of Duty: Modern Warfare 2 حضور نخواهد داشت. اما گمان میرود که در آینده و به عنوان یک آپدیت رسمی، این بخش نیز به بازی اضافه خواهد شد.
برای خرید بازی Call of Duty Modern Warfare 2 و همچین دیدن بازی های دیگر به گیم وان استور مراجعه کنید.