فروشگاه بازی گیم وان

خانه

فروشگاه

ورود / ثبت نام

elder ring wallpaper_1

بررسی تخصصی بازی Elden Ring

سرزمین میانه، دیاری که صفیر تلاقی شمشیرها حکم ضربان قلب را برای آن دارد، پیش از هر جدال و نزاعی، صلح و آرامش حکمفرما بوده است. این ضدیت، در عمود بی‌کران نیز نقش می‌بندد. جایی به یاد شکوه و کبریای عصر پیشین، سقف جهان را شمش‌های طلا پاسبانی می‌کنند، در بقعه‌ی دیگری خون سلحشوران و صف‌شکنان دیرینه، گذرگاهی به آسمان پیدا کرده‌ است. خونی که آبی سپهر را به قرمز لعل بدل ساخت. عمارت‌های مجللی که روزگاری انعکاس نغمه‌ی اُپرا از دیوارهای زرکوبی شده‌‌ به گوش می‌رسید، حالا به بیغوله‌هایی بدل گشته‌اند که چیزی جز فغان و شیون از آن برون نمی‌آید. تاکستان‌ها از درختان خشکیده و جام‌های شراب از خون رعیت‌های رنجور پُر شده‌اند. سرزمین میانه، سرای نیمه‌خدایانِ سالکِ تسلط، قربانی نخوتِ مهتران شد.
مهم نیست که در کدام گیتی کاوش کنید، دغدغه‌ی اعیانِ آن سرزمین، جاه و قدرت خواهد بود؛ شمشیر دو لبه‌ای که از تکبر و منیت تغذیه می‌کند، بران‌تر می‌شود و مرز آن در بینهایت زایل خواهد شد. درخت طلایی تنومد، عامل برکت سرزمین میانه یا سقوط آن؟

بازی Elden Ring یکی از مورد انتظارترین آثار چند سال اخیر بود. این اثر که توسط خالق فرنچایز Dark Souls عرضه شده عملکرد بسیار خوبی را ارائه داده و می‌تواند به بهترین شکل گیمرها را راضی کند. 

مجموعه دارک سولز و آثاری نظیر Demon Souls و Bloodborne از جمله بازی‌هایی بودند که می‌توانستیم آن‌ها را تا حدودی جهان‌باز (Open World) در نظر بگیریم. البته قطعا گیمرها در این آثار به اندازه فرنچایز‌های Grand Theft Auto و Assassin’s Creed آزادی عمل نداشتند. در آثار استودیو فرام سافتور (FromSoftware) گیمرها می‌توانند شاهد قلعه‌ها و سازه‌های عظیم، مرداب‌های تیره و تاریک، مسیرهای عجیب و غریب و محیط‌های جذاب باشند. در این آثار هیچ نیازی به آیکون یا نقشه نیست، چون جهان‌شان آن قدر غنی است و المان‌های مختلفی دارد که به لطف آن‌ها فرد می‌تواند مسیرش را پیدا کرده و به مکان مورد نظرش برود.

این آثار عملکرد خوبی داشته‌اند و توانستند به محبوبیت زیادی برسند. اما قرار دادن راز و رمزها و چالش‌های مجموعه Dark Souls در یک محیط جهان‌باز چیزی بود که گیمرها همیشه آرزوی‌اش را داشتند. همه افراد دوست داشتند شاهد قلعه‌هایی باشند که از چندین جناح بتواند مورد هجوم قرار گیرد و همچنین وجود باتلاق‌هایی که بتوان در حین اسب‌سواری از آن عبور کرد و حضور موجودات و هیولاهای مختلف از جمله مواردی هستند که کاربران علاقه زیادی به دیدن‌شان داشتند.

در عصری که سازندگان مطرح با فراموشی اصل پیش‌برد ساختار و ارائه‌ی فرمی جدید در عناوین جهان آزاد، با تبعیت از GTA 3 بیست و یک ساله، همواره پُتک گران و تحمل‌ناپذیرِ کوئست‌های ناتمام و علامت‌ سوال‌های بی‌شمار روی نقشه را به دفعات بر سر گیمرهای نگون‌بخت می‌کوبند، فرام سافتور مخاطب خود را در جهانی غریب و دل‌فریب رها می‌کند تا خودش کاشفِ جذابیت‌های بی‌شمار، ظرافت‌های دلکش و خشونت‌های با صولتِ آن باشد. خالق اثر وعده‌ی توخالی آزادی عمل نمی‌دهد، بلکه معجون اختیار، ماجراجویی و غافلگیری را دو دستی تقدیم گیمر می‌کند.

الدن رینگ فرزند خلف Dark Souls است و در بنیاد و شالوده، پدر خود را فراموش نمی‌کند، اما با ادای احترام به آن و دستاوردهایش، از او پیشی می‌گیرد. جهان آزادی که از آن سخن به میان آمد، فرمی جدید برای فرام سافتور محسوب می‌شود و صد البته عاملی برای فراتر رفتن از بازی‌های قبلی. الدن رینگ جهان باقوام و پهناوری دارد و هر شخصی در اولین مواجهه به این مهم اعتراف خواهد کرد؛ اما از سوی دیگر، امروزه هر سازنده‌ای یک اثر جهان آزاد وسیع را برای گشت و گذار تحت اختیار شما می‌گذارد. الدن رینگ در جایی می‌درخشد که بسیاری از جهان آزادهای دیگر وقیحانه شکست می‌خورند و آن هم ممتلی کردن یک پهنه‌ی وسیع از محتوای نفیس است. جهان بازی الدن رینگ پرمایه ظاهر می‌شود و از ساعت‎‌ها ماجراجویی، دراما، اکتشاف و کوئست غنی شده است. هیچ چیز تکراری، ناآزموده و «فضا پُر کن» (فیلر) نیست، هر غافلگیری‌ای اعم از کوئست، باس، مکان جدید و دخمه‌‌ هدفمند و به صورت دستی طراحی شده تا بازی با به صد رسیدن در کیفیت و کمیت، مقتدرانه پس از ده‌ها ساعت تجربه، همچنان تازه و بِکر پاینده بماند. فرام سافتور تا حدی بر اکتشاف تاکید دارد که چندی از بهترین سناریوها و طراحی مراحل خود را پشت دروازه‌های مستور و مکان‌هایی دور از ذهن پنهان می‌کند و ریسک عدم پیدایش آن‌ها را به جان می‌خرد. به شما قول می‌دهم که اگر خالق دیگری به سطح کیفی سناریو‌های مخفی الدن رینگ دست پیدا می‌کرد، آن‌ها را در اوج خط اصلی داستان خود قرار می‌داد.

چنانچه خود را هواخواه زیر-ژانر سولز می‌دانید و محض تبلیغات گسترده‌تر، تصور می‌کنید که الدن رینگ کاملاً خود را از روحیه‌ی دشوار و بی‌رحمانه‌ی فرام سافتور جدا کرده است، سخت در اشتباه هستید. با آنکه الدن رینگ یا بهتر است بگویم سقف جدید ژانر سولز-لایک و بازی‌های جهان آزاد، از طریق چک‌پوینت‌های مجسمه‌ی ماریکا و دسترسی راحت‌تر به کوآپ سعی در کنترل میزان طاقت‌فرسا بودن خود دارد، اما اکثر باس‌ها و دشمنان کلیدی اعم از مینی-باس‌ها، به مانند اجداد خود (باس‌های سه‌گانه سولز و بلادبورن) سرسخت هستند. حتی در این کلکسیونِ باس‌های حماسی و افسانه‌ای، می‌‌توان اسطوره‌های قدرتمندی را پیدا کرد که بیش از هر باس دیگری در تاریخ بازی‌های فرام سافتور، روزگار یک طرفدار حرفه‌ای را هم تیره و تباه می‌کنند. همان‌قدر که این نیمه‌خدایان شما را به سمت بهتر شدن در بازی سوق می‌دهند، در عین حال پر زرق و برق و حماسی‌تر هم هستند. نتیجه مجموعه‌ای می‌شود از بهترین باس‌های طراحی شده در تاریخ بازی‌های ویدیویی. 

خون نجیب‌زاده و مرگ‌های حقیرانه

در یک شامگاه زمستانی، لحظاتی که سرزمین میانه در چنگال ظلمات شب به اسارت گرفته شده بود، «نشان مرگ» به دست سواران تاریکی به تاراج رفت و نیمه‌خدایان گرانسر نظاره‌گر سقوطشان بودند. دیگر اثری از ملکه‌ ماریکای جاودان نبود. سلسله‌ای از مصیبت‌ها، مقدمه‌ای را بر گسستگی حلقه‌ی کهن رقم زد. و ناگهان ضابطه‌های جهانی آراسته در چشم به هم زدنی نیست شدند. ستیزی سخت در میان اساطیر در گرفت و فاتحی از این درگیری برنخواست.این‌گاه، همگان در انتظار ظهور اربابی جدید از تبعید‌شدگان هستند تا بنیان‌گذار عصری نوین باید.

پیش‌زمینه‌ی روایی الدن رینگ پس از انتخاب کلاس مورد نظر، برای شما بازگو می‌شود. چینش ساختار داستان، شباهت‌های غیرقابل انکاری با سری دارک سولز دارد، اما زمانی که وارد درون‌مایه‌ها و مضمون جهان بازی می‌شوید، تفاوت‌هایی آشکارا خود را نمایان می‌سازند. این بار از طریق عمارت‌های مجلل و گفت‌وگو با شخصیت‌های پراکنده در سرتاسر جهان بازی، می‌توان تاکید مضاعف بر درون‌مایه‌های اشرافی‌گرایی، غرور، تجمل و شکوه را رسا و آشکارا نظاره کرد. به طور مکرر دیالوگ‌هایی حول مرگ شرافتمندانه و نبردی غرورمندانه خواهید شنید. اگرچه در نگاه اول تاثیر جورج آر.آر مارتین پررنگ دیده نمی‌شود، اما رویارویی با باس‌ها، اصلی‌ترین وجه تمایز الدن رینگ با ساخته‌های قبلی فرام سافتور خواهد بود. میان‌پرده‌های ابتدایی نبردهای سهمگین با باس‌های اصلی و همچنین نمایه‌های تغییر فاز آن‌ها، حماسی‌تر و باشکوه‌تر شده است. حتی این باس‌ها به یکدیگر نیز اشاره می‌کنند تا رابطه‌ی مستحکم میان آن‌ها، نمود حقیقی‌تری پیدا کند. به دنبال چنین پیوستگی‌ای، ارتباط گرفتن با باس‌ها از دیدگاه روایی و قصه‌پردازی امری است که به صورت بدیهی رخ می‌دهد.

پیش‌زمینه‌‌های روایی، همواره و پیوسته در آثار فرام سافتور نقش خطیری را ایفا کرده‌اند و در باب الدن رینگ نیز وقایع رخ داده قبل از راهیابی شما به قصه، اهمیت دارند. با این وجود، بیش از پیش در روایت اصلی و داستان‌های پراکنده‌ در سرزمینی رو به زوال، درگیر پیشآمدهایی خواهید شد که در لحظه رخ می‌دهند و بازگشت دو مرتبه‌ی روایت محیطی، به طرز خیره‌کننده‌ای در قالب جهانی آزاد بهتر عمل می‌کند.

به عنوان مثال، یکی از قصه‌های فرعی در قلمرویی عظیم به نام ویپینگ پنینسولا و قصر مورن (Mourne Castle) جریان می‌یابد. در بَدو ورود به پنینسولا و در کنار جاده‌ی اصلی، با دوشیزه‌ای به نام ایرینا ملاقات خواهید کرد. او خود را دخترِ فرمانده‌ی قصر مورن، اِدگار، معرفی می‌کند و راوی قصه‌ی خود می‌شود. آگاه خواهید شد که در همان لحظه مستخدمان دژ مورن تحت تاثیر درهم شکستن حلقه‌ی کهن یا هر چیز دیگری، فرم انسانی خود را از دست داده‌ و شورشی بی‌رحمانه را آغاز کرده‌اند و اِدگار وفادار پس از فراری دادن دخترش، ایرینا، ملازمان خود را رها نکرده است.

قصه‌ای که نیمه‌کاره نقل و مابقی آن را واگذار به خودتان کردم، تنها گوشه‌ای از «حوادث لحظه‌ای» در سرزمین میانه است. بخش کثیری از حکایات دیگر نیز درست به مانند سرگذشت قصر مورن، در لحظه رخ می‌دهند، جزئیات دارند و پیچش‌های انسانی در آن‌ها نمود پیدا می‌کنند. نکته‌ی ارزشمند و قابل توجه در خلال تجربه‌ی این داستان‌های ریز و درشت، چینش محیط و داستان‌سرایی از طریق اجزای اطرافتان است. برای مثال، در حکایتی که نقل کردم، همان‌طور که جاده‌ی اصلی را پیش می‌گیرید، واژگونی کالسکه‌ی حامل ایرینا و تحت تعقیب قرار گرفتن او توسط خدمتکاران شیدا را مشاهده خواهید کرد. بارها به این موضوع اشاره کرده‌ام، اما جا دارد مجدداً متذکر شوم که در بازی چیزی نمی‌بینید که بی‌هدف در محیط تعبیه شده باشد.

به مانند عناوین قبلی فرام سافتور، محلی به دور از مهلکه و البته این بار منزوی تحت عنوان «میزگرد میزبانان» پذیرای شخصیت‌های عجیب و غریب است. با تجمع تبعیدشدگانی به مانند خودتان، بخش چشمگیری از پیش‌زمینه‌های روایی، شخصیت‌پردازی NPCها و جزئیات داستانی در این محل خود را مطرح می‌کنند و به مانند گذشته، ارتقاء سلاح‌ها در این مجمع صورت می‌گیرد. «میزگرد میزبانان»، خود محیط بسیار پر رمز و راز و ابهام‌آمیزی دارد و نقش بسیار مهمی را در بازی ایفا می‌کند.

محرز و عیان است که الدن رینگ ملاحت‌ و زیبندگی خود را با اتکا بر طراحی هنری برجسته به رخ می‌کشد. ماحصل‌هایی مانند معماری‌‎ قرون‌وسطی‌ای باشکوه، ذرات معلق درخشان، زیبایی‌های کیهانی و طراحی‌ بصری دیوانه‌وار NPCها و دشمنان، جملگی هم‌عهد می‌شوند تا بازی را به یک تابلوی نقاشی بدل سازند. آرایش و چینش اجزای عظیم و برجسته در محیط، مانند درخت زرین سترگ در میان سرزمین میانه، غرضی جز القای حس خرد بودن را به شما ندارند. مساعدت قطعه‌‎های موسیقی‌ای که بازی را از ریتم خارج نمی‌کنند، اتمسفر پدید آمده را به پتانسیل و حد اعلای خود می‌رساند. در زمان اکتشاف و امحا شدن در مناظر شگفت‌انگیز، موسیقی حس شکوه را انتقال می‌دهد و در میدان نبرد شما را متلاطم می‌کند. در این میان، صداگذاری روی NPCها و باس‌هایی که متکلم‌تر از پیشینیان خود گشته‌اند، به نحو احسن احساسات و خواسته‌ها را انتقال می‌دهد، اما صداگذاری روی محیط تنها در سطح قابل قبول قرار می‌گیرد و می‌توانست به مراتب بهتری نیز دست پیدا کند.

از منظر تکنیکال اما، با فرام سافتور همیشگی روبه‌رو هستیم. حتی در حالت «اولویت با فریم ریت»، نرخ فریم در ایده‌آل‌ترین شرایط ممکن قرار ندارد و روی پلی استیشن ۵، هر از چند گاهی افت‌ فریم‌هایی در کنار ظهور ناگهانی اجزاء (pop-in) دیده می‌شود، اما هر دو مشکل به دفعات زیاد حس نشده، در محیط‌های بسته یا نیمه‌بسته عملاً از بین می‌روند و در نهایت به مانعی در برابر لذت بردن از بازی تبدیل نمی‌شوند. نکته‌ی قابل توجهی که لازم به ذکر می‌دانم، این است که در طول تجربه‌ی خود با هیچ‌گونه باگ اساسی‌ای مواجه نشدم و از دیدگاه تکنیکی، هیچ تداخلی در پیش‌برد کوئست‌ها یا دریافت آیتم‌ها مشاهده نکردم، اگرچه در چنین مواردی شانس نیز دخیل است و در میزان رخداد باگ‌ها برای افراد مختلف روی پلتفرم‌های گوناگون تفاوت‌هایی وجود دارد. از دید تکنیکال، با وجود ساختاری جهان آزاد، بازی الدن رینگ روی پلی استیشن ۵ عملکردی صرفاً مناسب را به نمایش می‌گذارد، نه خبری از باگ‌های آزار‌دهنده و به قولی Game Breaking است و نه نوسانات نرخ فریم تجربه‌ی شما را شدیداً تحت تاثیر قرار می‌دهد، اگرچه ثبات فریم ریت می‌توانست تجربه را بهبود ببخشد.

نظر میزان سختی بازی، این اثر ابتدا کاری می‌کند که فکر کنید با یک اثر ساده‌تر از آثار پیشین طرف هستید. ابتدا می‌توانید در مناطقی مثل Limgrave و Liurnia به گشت و گذار بپردازید و نیازی نیست به نبرد با بیش از یک باس مشغول شوید. گیمرها می‌توانند با باس اول بازی در همان ساعات ابتدایی رو به رو شوند و آن را شکست دهند که این کار نیز برای افرادی که با فرنچایز آشنا هستند امر دشواری نخواهد بود. سپس می‌توانید به سراغ جمع‌آوری آیتم‌های کاربردی و ابزارهای مختلف رفته و کیت‌تان را ارتقا دهید. اما هیچ یک این موارد شما را برای بزرگترین تهدید در بازی الدن رینگ آماده نخواهند کرد. در این بازی سلاح‌ها و سپرهایی وجود دارند که قابلیت‌های منحصر به فردی را به شما می‌دهند؛ مثلا یکی از سپرها این قابلیت را دارد که می‌تواند جادو را به سمت خود دشمن بازگرداند و یک شمشیر نیز وجود دارد که هر از چند گاهی می‌توانید با آن تیغه‌هایی را به سمت دشمنان‌تان پرتاب کنید. این موارد در حین مبارزه با دشمنان ضعیف‌تر در محیط جهان‌باز اثر بسیار جذاب و کاربردی هستند، اما اگر بخواهید در یکی از Legacy Dungeonها به نبرد مشغول شوید، این ابزارها اغلب تغییر محسوسی را ایجاد نخواهند کرد. Legacy Dungeonsها مناطق و قلعه‌های خاصی هستند که مبارزه در آن‌ها بسیار چالش‌برانگیز است و پاداش‌های خوبی را نیز به گیمرها ارائه می‌دهند. به طور کلی باید بگوییم که برخی باس‌ها چه در Legacy Dungeonsها و چه در محیط‌های دیگر به قدری سرسخت هستند که احتمالا عبور از آن‌ها برای بسیاری از گیمرها غیر ممکن خواهد بود. این موضوع باعث می‌شود که برخی افراد از دنبال کردن آن بخش صرف نظر کنند و از تکرار مداوم یک نبرد خسته شوند.

تورنت (Torrent)، اسبی که می‌توانید هر زمان دوست داشتید در خارج از غارها و سیاه‌چال‌ها آن را احضار کنید، از جمله مشکلات این اثر به حساب می‌آید. در بازی‌های ویدیویی دیگر ما شاهد اسب‌های بدتری نیز بوده‌ایم (حداقل نیازی نیست این اسب را تغذیه کنید و تورنت کمتر در صخره‌ها و بوته‌ها گیر می‌کند)، اما تاخت و تاز به سمت نیروهای دشمن یا کمپ آن‌ها و در عین حال جا خالی دادن از ضربات دشمنان و تیرهای‌شان به این سادگی‌ها نیست. گاهی در بازی Elden Ring با استحکامات و نوعی از دشمنان رو به رو خواهید شد که با پرتاب تیرها و استفاده از منجنیق مانع از آزادی عمل اسب‌تان می‌شوند. برخی اوقات بازی شما را مجبور می‌کند که از مکانیک‌های مخفی‌کاری استفاده کنید که این موارد به شکل چشم‌گیری جذاب و کاربردی هستند. این روش می‌تواند بسیاری از اوقات برای نزدیک شدن به ساختمان‌ها به دردتان بخورد. البته همیشه این موضوع صادق نیست و گهگاه نمی‌توان دقیق تشخیص داد که بهترین رویکرد کدام است. گر چه روی کاغذ تورنت بهترین وسیله برای جا به جا شدن در محیط این اثر است، اما اگر سوار بر اسب باشید شاید نبردها و درگیری با دشمنان برای‌تان دشوارتر شود.

باید به این نکته نیز اشاره کنیم که در مجموعه دارک سولز وقتی گیمر با سبک و سیاق بازی آشنا می‌شد، برای‌اش واضح بود که باید در جهان بزرگ اثر چه مسیری را دنبال کند. در محیط آن آثار ممکن بود شما با محیط‌هایی رو به رو شوید که باعث کم شدن نوار سلامتی‌تان شوند، اما در جنگل‌های اطراف نیز می‌توانستید به سرعت گیاهان دارویی را پیدا کنید تا سلامتی‌تان را بازگردانید. در بررسی بازی  Elden Ring باید بگوییم که این موضوع در ساخته جدید فرام سافتور شرایط متفاوتی را برای گیمرها به وجود می‌آورد. مثلا اگر شما با چنین شرایطی در بازی گیم پلی الدن رینگ برخورد کنید، به دلیل جهان‌باز بودن اثر و وجود محیط بزرگ ممکن است پیدا کردن آیتم‌هایی نظیر گیاهان دارویی ساعت‌ها زمان ببرد.

در بررسی بازی الدن رینگ باید این نکته را ذکر کنیم که حضور جورج ر. ر. مارتین (Goerge R. R. Martin) به عنوان نویسنده یکی از دلایل اصلی در موفقیت این اثر محسوب می‌شود. با این که کلیت داستان برای کسانی که سری Souls را تجربه کرده‌اند آشنا است، اما راز و رمزهای نهفته در دل اثر ساخته جدید فرام سافتور را جذاب‌تر کرده‌اند و این موارد به لطف مارتین اتفاق افتاده و نمی‌توان او را نادیده گرفت. همان‌طور که گفتیم جهان اثر بسیار بزرگ بوده و این موضوع روی گیم پلی Elden Ring نیز تاثیر گذاشته است. برای این جهان داستان‌های زیادی نوشته شده و افسانه‌های زیادی در دل آن نهفته است. در واقع این شما هستید که باید خودتان با کنجکاوی دست به کاوش در محیط بزنید تا بتوانید راز و رمزهای آن را کشف کنید. یکی از نکاتی که در دنیای بزرگ این بازی با سایر آثار سبک نقش‌آفرینی جهان‌باز  متفاوت بوده و در ابتدای اثر متوجه آن می‌شوید، عدم وجود NPCهای فراوان است. اما این وضعیت صرفا به ساعت‌های ابتدایی اختصاص دارد و در ادامه متوجه می‌شوید که NPCها آن قدرها هم کم نیستند.

یکی از جذاب‌ترین بخش‌ها در بازی Elden Ring، سیستم ساخت (Crafting System) آن است. شما می‌توانید به عنوان پاداش راهنمای ساخت و ساز آیتم‌های مختلف را به دست آورید. البته برای ساخت این موارد باید مواد زیادی داشته باشید. این آیتم‌ها در بازی الدن رینگ بسیار متنوع هستند؛ از گیاهانی مثل گل‌های Erdlea، میوه Rowa و قارچ‌ها گرفته تا بخش‌های خوردنی و غیر خوراکی بدن حیوانات مثل استخوان‌ها، گوشت و مواردی از این قبیل.

برای خرید بازی Elden Ring و همچین دیدن بازی های دیگر به گیم وان استور مراجعه کنید.

این مطلب رو به اشتراک بگذارید

پیمایش به بالا