با توجه به آن که نسخه نسل نهمی GTA V نه  به عنوان یک ریمستر محسوب می‌شود و نه دارای تغییرات خاصی در بخش‌های داستان و گیم‌پلی است، سعی کردم در این مطلب تنها نگاهی گذرا به این بخش‌ها داشته باشم و بیشتر به سراغ بررسی تغییرات جدید و بررسی بهبود های بخش بصری این نسخه بروم. در خصوص داستان و گیم‌پلی GTA V می‌توان گفت با آن که مدت زمان زیادی از عرضه نسخه اول این عنوان گذشته است، اما همچنان این بخش‌ها دارای جذابیت جادویی سری GTA هستند و با گذر هشت سال از عرضه این عنوان همچنان می‌توان درگیر بخش داستانی بازی شد و یا در شهر لوس سانتوس به جرم و جنایت پرداخت. در عمل با تجربه دوباره GTA V بیشتر از گذشته می‌توان به ارزش کار راک‌استار پی برد. مواردی مانند هوش‌مصنوعی، لول‌دیزاین، طراحی بخش‌های رانندگی، بخش‌های شوتینگ و فعالیت‌های موجود در بخش‌های اپن ورلد بازی، همچنان مواردی هستند که در کمتر عنوان جهان بازی‌ در سال ۲۰۲۲ می‌توان آن‌ها را پیدا کرد و همین موضوع به خودی خود نشان از کیفیت بالای کار راک‌استار را می‌دهد. البته مواردی هم هستند که تا حدودی گذر زمان در تاثیر گذاری آن‌ها اثر گذاشته‌است. به عنوان مثال بسیاری از شوخی‌ها و مواردی که در طول داستان و یا در گوشه و کنار شهر به آن‌ها اشاره می‌شود، در عمل مواردی هستند که در سال ۲۰۱۳ به عنوان ترند محسوب می‌شدند و وجود آن‌ها در سال ۲۰۲۲ خیلی نمی‌تواند همانند گذشته جالب و یا خنده‌دار باشد. یا کنترل بازی در بعضی بخش‌ها کمی سفت و سخت به نظر می‌رسد و با تجربه‌ای که به عنوان مثال عنوان Red Dead Redemption 2 ارائه می‌داد، کمی فاصله دارد.

اما برویم به سراغ بخش‌های اصلی این نسخه، یعنی تغییرات و پیشرفت‌های مربوط به بخش‌های بصری و آنلاین. از همین ابتدا باید گفت پیشرفت‌های این نسخه به هیچ عنوان در حد پیشرفت‌های نسخه نسل هشتمی GTA V نیستند و در عمل از این نسخه می‌توان به عنوان نسخه بهبود یافته همان عنوان نسل هشتمی GTA V نام برد. در بخش بصری بر روی کنسول‌های پلی‌استیشن ۵ و ایکس‌باکس سری ایکس، با سه تنظیمات گرافیکی همراه هستیم.

 مد اول با نام Fidelity در دسترس است و در این مد بازی با نرخ فریم ۳۰ فریم بر ثانیه و رزولوشن 4K اجرا می‌شود. همچنین در این حالت افکت‌ها، سایه‌ها و دیگر تنظیمات گرافیکی به بهترین شکل ممکن ارائه می‌شوند و بازی هم از قابلیت ری تریسینگ که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت، بهره می‌برد.

 مد دوم با نام Performance در دسترس است. در این مد، بازی به صورت ۶۰ فریم در ثانیه اجرا می‌شود و دارای رزولوشن پویا 4K است. همچنین بخش‌هایی مانند افکت‌ها، سایه‌ها و دیگر تنظیمات گرافیکی از کیفیت کمتری نسبت به بخش Fidelity بهره می‌برند و در این بخش خبری از ری‌تریسنگ هم نیست.

و اما مد سوم که با نام Performance Mode RT در دسترس است و با وجود ری‌تریسینگ و نریخ فریم ۶۰ می‌توان حداقل بر روی کاغذ از آن به عنوان جذاب ترین  مد موجود نام برد. اما در عمل باید گفت، تنظیمات گرافیکی این بخش و به خصوص تغییرات مربوط به ری‌تریسینگ آن طور که باید و شاید قابل قبول و یا حتی قابل رویت هم نیستند و باید با ذره‌بین به دنبال بهبود های این بخش برویم. همچنین این بخش با رزولوشن پویا در دستری است و در اکثر اوقات رزولوشن 1440p را ارائه می‌دهد. در زمینه نرخ فریم باید گفت بازی بدون کوچک‌ترین مشکلی در اکثر اوقات با نرخ فریم ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا می‌شود.

با آن که وجود ری‌تریسینگ را می‌توان بر روی بدنه اتومبیل‌ها و یا بازتاب نور در گوشه و کنار لس سانتوس و به خصوص در شب و چراغ‌های نئون مشاهده کرد، اما باز هم این افکت‌ها همچنان فاصله زیادی با کیفیت کاری راک‌استار و یا دیگر عناوین شاخص در این بخش‌ها همانند بازی کنترل و یا سایبرپانک را دارند. حتی عنوان واچ داگز لیژن هم در زمینه استفاده از ری تریسینگ به مراتب کیفیت بهتری را در اختیار مخاطبش قرار می‌دهد. با این اوصاف اگر به امید ری‌تریسنگ به سراغ تجربه GTA V بروید تا حدودی ناامید خواهید شد.

یکی دیگر از مواردی که در نسخه جدید دست خودش تغییرات بارزی شده‌است، نورپردازی بازی است. راک‌استار برای این نسخه از موتور جدیدی برای پردازش نور استفاده کرده و از همان شروع می‌توان متوجه تغییرات در تک‌تک عناصر محیطی شد. حال به لطف نورپردازی جدید، تک‌تک اجزای محیط با رنگ‌ و لعاب بیشتری به چشم می‌خورند و گردش در زیر آفتاب سوزان لس سانتوس و یا پرسه در خیابان‌های واین وود به شدت جذاب‌تر از گذشته است. در آخر هم باید به مدت کاهش مدت زمان لودینگ بازی اشاره کنیم که این بار تنها کمتر از ۳۰ ثانیه زمان می‌برد تا لودینگ اولیه بازی به صورت کامل انجام شود. برای مقایسه، مدت زمان لودینگ نسخه‌های نسل هشتمی بیش از دو دقیقه به طول می‌انجامید. صدای سه بعدی برای کنسول‌های نسل نهم و استفاده از ویژگی های کنترلر پلی‌استیشن ۵َ، دیگر بهبود های این نسخه هستند که به بهبود تجربه گیم‌پلی GTA V کمک کرده‌اند.

از زمان عرضه GTA V از سال ۲۰۱۳ تا به امروز می‌توان با قاطعیت کامل گفت که تمرکز اصلی راک‌استار به بخش چند‌نفره این عنوان معطوف شده و در طول این سال‌ها شاهد عرضه ده‌ها آپدیت مختلف برای بخش آنلاین این عنوان بوده‌ایم. از جمله یکی از آخرین آپدیت‌های این بخش که به فرانکلین و اتفاقات داستانی بعد از پایان بخش تک‌نفره اشاره داشت. حال به لطف عرضه نسخه جدید، می‌توان گفت تمام این آپدیت‌ها در یک پکیج جمع و جور در اختیار ما قرار می‌گیرند. به بیانی دیگر، شروع بخش آنلاین در این نسخه بسیار بهتر از گذشته انجام می‌شود و از همان ابتدا یک منوی مجزا برای انتخاب بخش‌های مختلف آنلاین در دسترس است. همچنین اگر بخواهید این بخش را با یک شخصیت جدید شروع کنید، این‌بار انتخاب چهار حرفه مختلف از همان اول با مبلغ چهار میلیون دلار در اختیار شما قرار می‌گیرد تا حداقل شروع این بخش همانند گذشته سخت و دشوار نباشد.

یکی از مشکلاتی که خالقان بازی Open World با آن دست و پنجه نرم می‌‍کنند نزدیک نگه داشتن بازیکن به هدفیست که نویسندگان داستان در پی القای آن هستند. GTA V به زیبایی به این هدف دست یافته است. فرقی نمی‌کند رویه اصلی داستان را پیش می‌برید، درحال انجام ماموریت جانبی هستید و یا از لیست بلند بالای امکانات بازی لذت می‌‍برید. در هر حالتی حس یک جامعه آمریکایی مصرف گرا، پوچ و غرق در پول پرستی را به خوبی درک می‌کنید.

داستان GTA V شما را درگیر زندگی سه شخصیت با روحیات و شرایط کاملا متفاوت می‌کند. مایکل یک خلافکار بازنشسته و انسانی محتاط است که امنیت خود و خانواده‌اش اولیت اول زندگی اوست. فرانکلین مردی متولد شده در محله‌های پایین شهر است و همین موضوع باعث می‌شود تا پای جان در کنار دوستانش بایستد. بخش دیگر شخصیت او آرزوی انجام خلافی پول ساز جهت خروج از محله‌ای است که تمام اصول خلافکاری را در آن فرا گرفته. اما از نظر ما جالب‌ترین شخصیت داستان بازی ترور (یا تراور) است. شخصی با قابلیت‌های فراوان، پایبند به دوستان و به یک گانگستر تمام عیار آمریکاییست. شخصیت ترور به زیبایی در طی داستان از یک کودک با احساس تا یک هیولای خون آشام تغییر می کند.

در کنار سه شخصیت اصلی افرادی را مشاهده می‌کنید که کم و بیش و به صورت هوشمندانه‌ای در داستان شما موثر هستند. افرادی چون یک خانواده در حال از هم پاشیده شدن، یکسری مامور خلافکار و یا حتی یک دوست کله شق و دردسر ساز.

رویه داستان اصلی اندکی کند و طولانیست. اما این طولانی بودن چیزی نیست که خیلی آزار دهنده باشد. ماموریت‌های جانبی طراحی شده تاثیر چندانی بر داستان اصلی ندارند. اگر به زبان انگلیسی تسط دارید پیش بردن ماموریت های جانبی می تواند تا حد زیادی سرگرم کننده باشد.

نکته قابل توجه در داستان بازی قابلیت انتخاب نحوه پیش بردن برخی از ماموریتهاست. بازی به شما اجازه میدهد نحوه به سرانجام رساندن برخی از ماموریت ها را با توجه به امکانات بیان شده انتخاب کنید و تعیین کننده داستان آن بخش باشید.

GTA V مملو از نوآوری و خلاقیت است. این حجم از نوآوری در حدیست که به هنگام تکرار شدنشان، باز جدید به نظر می‌رسند. برای مثال در یک صحنه از بازی باید از داخل ماشین به یک موتور سوار فراری شلیک کنید و در صحنه ای دیگر مجبورید یک خلافکار روی کامیون را برای نجات دوستتان با تیر بزنید.

دنیای GTA V یکی از بزرگترین دنیاهای تولید شده تا به امروز است. این دنیار در حدی بزرگ است که رویه داستان اصلی در مقابل کارهایی که می‌توانید در این دنیا انجام دهید بسیار کوچک به نظر می رسد. از خرید لباس، رفتن به آرایشگاه، زدن تتو گرفته تا تماشای فیلم، گلف بازی کردن و ده‌ها کار دیگر که به تنهایی می‌توانند مدت زمان زیادی شما را درگیر کنند.

برای مبارزه لیستی از سلاح‌ها را در اختیار دارید. شاید در GTA V نتوانید سلاح خود را بروز رسانی کنید اما تنوع آنها به شدت لذت بخش است. علاوه بر وجود سلاح‌‍های مختلف در لیست سلاح‌‍های خود یک مشت گره کرده میبینید. با انتخاب آن می توانید به رسم قدیمی GTA به زد و خورد بپردازید.

در باب حمل نقل، GTA V سر دم دار وجود وسایل نقلیه است. در این بازی به لیست بلند بالایی از وسایل نقلیه دسترسی دارید. لیستی شامل موتور، اتومبیل شخصی، ماشین پلیس، اتوبوس، کامیون، هواپیما (شخصی، نظامی، مسافر بری، جت و…)، زیر دریایی، هلیکوپتر (شخصی و نظامی)، جت اسکی و ده‌ها وسیله دیگر. نحوه دریافت این وسایل نیز همانند قبل به دو صورت قانونی از طریق خرید و یا به صورت غیر قانونی از طریق دزدی امکان پذیر خواهد بود. فقط اگر تصمیم به دزدین وسیله‌ای داشتید فراموش نکنید که هر وسیله متناسب با حساسیت آن شما را درگیر عواقبی می‌کند. برای مثال اگر ماشین یک شهروند را میدزدید شاید موضوع با یک دعوای ساده ختم شود. اما دزدیدن یک هواپیمای نظامی شما را درگیر زد و خورد فراوان در قبل و بعد از دزدی خواهد کرد.

همانگونه که پیشتر اشاره شد می‌توانید برای برخی از ماموریت‌ها دو رویکرد متفاوت را در پیش بگیرید. معمولا یکی از این رویکردها خطر کمتری را به همراه دارد ولی برای آماده سازی زمان بیشتری از شما خواهد گرفت. روش دوم خطرناک است، با اکشن بیشتری همراه خواهد بود و نیازمند زحمت و زمان کمتری می‌باشد. این در حالیست که می‌توانید ماموریت ها را تکرار کرده و رویکرد متفاوت را امتحان کنید و از آن لذت ببرید. نکته قابل توجه در مورد این ماموریت‌ها قابلیت انتخاب اعضای گروه است. شاید انتخاب افرادی که درصد کمتری می‌گیریند وسوسه کننده باشد ولی فراموش نکنید که هیچ چیزی بی دلیل ارزان نیست.

یک خلاقیت جالب دیگر در GTA V تلفن همراه هر شخصیت است. تلفن همراهی که نقش منو را دارد و یکی از کاربردهایش نمایش لیست وظایف و ماموریت‌های شماست. در کنار استفاده‌های دیگری که هنگام طی کردن پروسه بازی متوجه آن می‌شوید، می‌توانید از تلفن همراه خود برای عکس برداری یا گرفتن سلفی نیز استفاده کنید.

کنترل بازی در ایتدا برایتان سخت خواهد بود اما به مرور به آن عادت خواهید کرد. حجم عظیم عملیات‌ها نیازمد کلیدهای زیادی برای پیشبرد بازیست و تولید کنندگان GTA V این موضوع را به خوبی می‌دانند. برای همین است که حتی هنگامی که به انتهای بازی نزدیک می شوید نیز راهنمایی برای پیش روی درقسمت بالایی سمت چپ نمایشگرتان نشان داده می شود.

یکی از مواردی که ممکن است اندکی پروسه بازی را برای شما خسته کننده کند، نبود Fast Travel است. نقشه GTA V به حدی بزرگ است که می تواند نقشه GTA 4، GTA 3 و اولین نسخه Red Dead Redemption را در خود جای دهد و باز فضای اضافه داشته باشد. حال این که باید چنین نقشه عظیمی را با وسیله نقلیه طی کنید ممکن است برای بازیکن خسته کننده شود.

موزیک

موزیک در GTA V ظاهری رادیو گونه دارد. این بدان معناست که برای تغییر موزیک باید ایستگاه رادیویی را تغییر دهید و به مطالب و آهنگ‌های پخش شده گوش کنید. در این بازی ۱۹ ایستگاه رادیویی وجود دارد و چیزی بالغ بر ۹۰۰ آهنگ در این ایستگا‌ه‌‌ها یافت می‌شود. هر ایستگاه سلیقه و سبکی خاص را پشتیبانی می‌کند. اگر کمی اهل گشت و گذار بین این ایستگاه‌ها باشید آثار هنرمندان معروفی چون Snoop Dog یا گروه Queen را در آن‌ها خواهید یافت.

صداهای محیطی در GTA V واقعا بی نقص پیاده سازی شده. این موضوع را زمانی درک می‌کنید که سوار ماشین شوید، از ترکیب صدای موتور ماشین و رادیو لذت ببرید، گاها با مردم در مسیر تصادف کنید و صدای برخورد دو ماشین را بشنوید و در آخر هم به کنار ساحل برسید و غرق در زیبایی صدای موج دریا و مرغ‌های دریایی شوید.

بازیگیری صدا نیز خوب انجام شده است. شاید مکالمات برخی از شخصیت‌ها پس از مدتی کمی حالت ربات گونه به خود بگیرند ولی این موضوع در حدی نیست که آزار دهنده شود.