بازی The Witcher 3 Wild Hunt Complete یک بازی ویدئویی نقشآفرینی جهان باز است که توسط CD Projekt RED توسعه یافته و توسط CD Projekt منتشر شده است. این بازی دنبالهای بر بازیهای The Witcher و The Witcher 2: Assassins of Kings است و در دنیای خیالی The Continent جریان دارد.
داستان The Witcher 3 Wild Hunt Complete
هجوم بیش از پیش هیولاهای تشنه به خون و مبارزه گستردهتر با سحر و جادو ، در کنار خیلی مسائل بغرنج دیگر باعث میشوند این دریای پر تلاطم پیرامون گرالت بیشتر دچار آشوب شود. در نتیجه شما هم برای رسیدن به هدف خود مجبور خواهید بود به تمامی گوشه و کنار این کشور بیقانون سرک بکشید و انواع مختلف ماجراهای خارقالعاده را تجربه کنید. به همین دلیل میتوان داستان ویچر 3 را به یک کتابخانه پر از کتاب داستانهای جالب و سرگرم کننده تشبیه کرد. داستانهایی که آنقدر مجذوب کننده و گیرا هستند که به سختی میتوان آنها را نیمه کاره رها کرد. این گیرایی و عمق تاثیرگذاری به لطف طراحی عالی شخصیتها و روایت بیعیب و نقصشان حاصل میشود. در این بین نباید از تاثیر طراحی عالی محیط و حتی فیلمبرداری هنری و سطح بالای صحنههای روایی داستان هم غافل شد. سطح توجه به جزئیات و چینش وقایع داستانی هم به قدری بالا است که به هیچ عنوان احساس یکنواختی و دلزدگی به سراغتان نمیآید. معمولا در ابتدای هر ماجرای تازه باید پای صحبت افراد کلیدی و دخیل در روند داستان بنشینید، تا جای ممکن از آنها اطلاعات بگیرید، به محلهای مورد نظر سرکشی کنید، از تمام توان و استعدادهای یک ویچر استفاده کنید و در نهایت با ترکیبی از قدرت هوش و برندگی شمشیرهایتان مشکل را برطرف کرده و عاقبت ماجرا را رقم بزنید. تصمیماتی که در طول پیشبرد این مجموعه داستانها میگیرید در شکلگیری و پرداخت داستان اصلی و کلی بازی تاثیرگذار هستند (البته شاید تعدادی تاثیر کمرنگتر و باقیشان تاثیری پررنگتر داشته باشند). ممکن است دوستانی که در این دنیای عظیم برای خود پیدا کردهاید، روزی به کمکتان بیایند، این کمک میتواند فرمول یک معجون تازه و قویتر و یا یک جواز عبور و مرور تجاری معتبر باشد. در مقابل دشمنانی که هم برای خود میتراشید میتوانند متناسب با حیطه اختیاراتشان زندگی را به کامتان تلخ کنند، این دشمنان میتوانند از فرمانروای کل کشور گرفته تا عمده فروش انتهای بازارچه محلی باشد. پس بهتر است درباره سروکله زدن بر سر قیمت بال مرغ سوخاری و یادگیری آداب معاشرت در هنگام حضور در محضر پادشاه قصبه دقت بیشتری داشته باشید.
در آغاز داستان بازی Witcher 3، گرالت و وسمیر برای یافتن معشوقهی گمشدهی گرالت یعنی ینیفر عازم روستای وایت اورچارد شدند. آنها پی بردند که مدتی قبل ینیفر در این روستا با کاپیتان نیلفگاردیها ملاقاتی داشته است و سپس آنجا را ترک کرده است. کاپیتان حاضر شد در قبال شکار یک گریفین که اخیرا به روستاییان حمله کرده بود موقعیت ینیفر را به گرالت بگوید. از این رو گرالت دامی را برای گریفین تدارک دید و با کمک و سمیر آن را شکار کرد. کاپیتان نیلفگاردی نیز گفت که جنیفر به سمت شهر ویزیما رفته است. درست در زمانی که گرالت و وسمیر قصد عزیمت داشتند خود ینیفر به دیدار آنها آمد. ینیفر به گرالت گفت که امپراتور امییر او را به شهر ویزیما احضار کرده است و این دو عازم ویزیما شدند. وسمیر نیز تصمیم گرفت به کر مورهن بازگردد.
با وجود مسافت کوتاه بین وایت اورچارد و ویزیما اما گرالت و ینیفر در این مسیر آرامش نداشتند و توسط تازیان وایلد هانت مورد حمله واقع شدند. خوشبختانه هیچ آسیبی متوجه آنها نشد و آنها به سلامت به ویزیما رسیدند. در دیدار با امپراتور، امییر ماموریتِ یافتن دخترش سیری را به گرالت داد، کسی که اخیرا در مکانهای مختلفی دیده شده بود و باور بر این بود که وایلد هانت قصد گرفتن او را دارد. سیری یک بچه از خون ارشد و آخرین وارث از یک دودمان الفی بود که قدرت کنترل فضا و زمان را در اختیار داشت. گرالت این درخواست را قبول کرد و برای کشیدن نقشه با ینیفر ملاقات کرد. گرالت قصد داشت جستجوی خود را از ولن شروع کند و طی دیداری با تریس مریگولد متحدان خود برای یافتن سیری را در جریان بگذارد. در همین حال ینیفر نیز برای تحقیق روی یک اختلال جادویی که ممکن بود به سیری مربوط باشد عازم اسکلیگ شد و …
پایان داستان بازی Witcher 3 بنابر انتخابهای قبلی بازیکن متفاوت خواهد بود. اگر سیری زنده باشد، گرالت میتواند خود را بازنشسته کند و با ینیفر یا تریس بماند، و یا این که یک ویچر تنها باشد. اگر گرالت در جنگ به پیروزی نیلفگارد کمک کند و سیری را نزد امپراتور ببرد، سیری ملکه امپراتوری خواهد شد، و در غیر این صورت اگر سیری نزد امپراتور برده نشود و مرگ او را جعل شود، سیری به یک ویچر تبدیل خواهد شد. اگر سیری در مبارزه با وایت فراست بمیرد، گرالت مدالیون ربوده شدهی او را به شکار کرده تا به عنوان یادبود نگه دارد، اگرچه در زمان یافتن آن او توسط هیولاها محاصره شده و سرنوشتش نامعلوم خواهد ماند.
گیم پلی The Witcher 3 Wild Hunt Complete
اولین چیزی که در آپدیت نسل جدید ویچر ۳ با آن روبرو میشوید، گرافیک ارتقا یافته آن است. مخصوصا اگر قبلا بازی را روی کنسولهای نسل هشتمی بازی کرده باشید، قطعا اولین برخوردتان با بازی جزو لحظات خاطرهانگیزتان خواهد شد. نه تنها لودینگهای ۳-۴ دقیقهای بازی به لودینگهای ۱۰-۲۰ ثانیهای تبدیل شدهاند، بلکه ما با یک نسخه کاملا پیشرفته از بازی روبرو هستیم. بزرگترین تغییر بعدی، پشتیبانی بازی از فناوری ریتریسینگ است و حالا آپشنهای DLSS و FSR روی نسخه پیسی بازی به چشم میخورند. روی کنسولهای نسل نهمی، بازی دو حالت گرافیکی دارد: حالت پرفورمنس که بازی را بدون ری تریسینگ به صورت ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا میکند و حالت ریتریسینگ که به صورت ثابت ۳۰ فریم بر ثانیه اجرا میشود.
مراحل اصلی از طراحی تحسینبرانگیزی برخوردارند. حتی بعد از ۱۰۰ ساعت نیز هرگز بازی به ورطهی تکرار و خستهکنندگی نمیافتد. همواره در هر مرحله شاهد ترکیبِ خوشمزهای از مبارزه، گفتگو، تعقیب و گریز، کاراگاهبازی و تماشای حرکتهای باحال کاراکترهای مختلف هستید. برای مثال میتوانم به مرحلهی یافتنِ دوستِ آوازخوانِ گرالت، دندلاین، اشاره کنم یا از فصل پایانی بازی بگویم که بیش از ۱۵ ساعت طول میکشد و در این مدت فقط تشنهی دیدن ادامهی ماجرا میمانید.
تقریبا تمام کاراکترهای فرعی، ماموریتهای ویژهی خودشان را دارند که بهطور غیرمستقیم به داستان اصلی ربط دارند و در فضاسازی دنیای بازی و شرایط هر منطقه نقش فوقالعادهای را بازی میکنند. برای مثال، وقتی به تریس مریگولد برای فراری دادن جادوگران از ناویگراد کمک میکنید، کاملا در فضای خفقانآوری که شکارچیان جادوگر در شهر ایجاد کردهاند، قرار میگیرید. در همین مراحل، انتخابهایی انتظارتان را میکشد که میتوانند آیندهی آن جامعه را تغییر دهند.
اتفاقی که در آپدیت نسل جدید ویچر ۳ افتاده و تجربه بازی را به صورت زیرپوستی تغییر میدهد، زاویه دوربین جدید است. اگر یک سیو جدید از ویچر ۳ بسازید، متوجه میشوید که زاویه دوربین بازی حالا به گرالت نزدیکتر شده است. در حالی که تا پیش از این، دوربین بازی طوری بود که حتی پاهای گرالت به طور نسبتا کامل داخل قاب بازی قرار میگرفت، حالا زاویه دوربین بازی از کمر به بالای گرالت را در زاویهای بستهتر نمایش میدهد. این زاویه دید بستهتر، حالت سینماییتری به بازی داده و مخصوصا وقتی که بازی وارد مبارزات میشود، کاملا وزن ضربات و حملهها را حس میکنید. البته مبارزات بازی حالا نسبت به قبل کمی سختتر شدهاند، چرا که با این زاویه دید بستهتر و چرخش آهستهتر، حالا تعداد کمتری از دشمنان را میتوانید در آن واحد مدیریت کنید. این زاویه دوربین مثل خیلی از چیزهای دیگری که به بازی اضافه شده، قابل شخصیسازی است و میتوانید آن را به حالت اصلی برگردانید.
سینماییتر شدن بازی صرفا در گیمپلی بازی مشهود نیست و حالا چهرهها هم کمی حالت بهتری پیدا کردهاند. هر چند که چهره شخصیتهای ویچر ۳ همچنان داد میزنند که یک بازی قدیمی با پوستهای جدید را بازی میکنیم، اما حداقل میتوان کمی بهتر با بازی کنار آمد. با تمام اینها، سازندهها سعی کردهاند تا روی جزئیاتی مثل شخصیتهای رندوم داخل شهرها و تنوع چهره آنها کار کنند. مواردی که نه فقط ویچر ۳، بلکه خیلی از بازیهای دیگر با توجه به محدودیتهای سختافزاری در برابر با پتانسیل کنسولهای نسل هشتمی، نمیتوانستند آنها را قبلا پیاده کنند.
چیزی که در ویچر ۳ ثابت مانده، خشونت قابل توجه بازی چه روی کاغذ و چه در عمل است. سیستم مبارزات بازی تقریبا ثابت مانده، اما یک تغییر خیلی کوچک، تاثیر بزرگی روی جریان یا flow مبارزات بازی گذاشته است. ویچرها در دنیای کتابها، میتوانند جادو کنند و بخش مهمی از هویت و قدرت آنها در تسلط روی جادوهای قدرتمند ۹گانهشان است. این جادوهای مختلف در قالب Sign به اصطلاح Cast یا اجرا میشوند که داخل بازی اصلی با یک کلید قابل دسترسی بودند و یک چرخ (مشابه بازیهای GTA یا Red Dead Redemption 2) باز میشد که میتوانستید آنها را انتخاب کنید. در ویچر ۳ و کلا فرنچایز بازیهای ویچر فقط ۵ جادوی مختلف قابل اجرا هستند که البته قدرت خیلی زیادی دارند.
در مورد گرافیک و طراحی هنری میتوان گفت با یکی از شاهکارهای نسل حاضر روبرو هستیم. همه چیز از معماری ساختمانها گرفته تا طراحی لباسها و شخصیتها و حتی دشمنان ویچر 3 به شدت منحصر بفرد و بیهمتا به نظر میآیند. محیطهای بازی به خودی خود بسیار وسیع و پرجزئیات هستند، اما به لطف عملکرد عالی سازنده به ندرت با محیط و اتمسفر تکراری روبرو خواهید شد. روند داستان هم به گونهای است که بیش از چند ساعت مجبور به گذران وقت در یک محدوده خاص از نقشه بازی نیستید و مدام وادار به گشت و گذار و کشف شهرها و مناطق تازه میشوید. همین مسائل در کنار رنگبندی عالی و افکتهای بینظیر آب و هوایی و چرخه روز و شب زیبا، دنیای پیرامون گرالت را نزدیکترین نمونه برای تجربه یک بازی نقش آفرینی عالی میکند. البته از نظر گرافیک تکنیکی بازی همانی نیست که مدتها قبل باعث ایست قلبی بسیاری از بازیبازان شده بود، اما به شدت تکنیکال و بینقص است. خلق چنین محیط پویا و عظیمی به توان بالای تیم سازنده و ظرفیت معقول سخت افزاری دارد. در توانایی تیم سازنده شکی نیست چون همین افراد یکی از بهترین و چشمنوازترین بازیهای نسل قبل را برایمان ارائه کرده بودند، اما از نظر آشنایی به سخت افزارهای نسل حاضر و سایر مسائل تکنیکی میتوان گفت احتمالا در آینده عناوین بهتر از ویچر 3 هم عرضه خواهند شد. اما تا آن موقع میتوان به جرات گفت ویچر 3 دارای یکی از بهترین و فنیترین گرافیکهای تکنیکی نسل حاضر و در طیف سبکی خودش است.
«ویچر۳» نتیجهی پروژهای است که اعضای سیدی پراجکت آرزوی بازی کردنش را داشتهاند و از آنجایی تاکنون کس دیگری برای ساختش دست به کار نشده، آنها رویاهایشان را به واقعیت تبدیل کردهاند. اگرچه هزار جور اتفاق جادویی و فانتزی مختلف در بازی میافتد، اما «ویچر۳» در نهایت اثری است که توسط انسانها برای انسانها ساخته شده است. به خاطر همین است که بازی در همهحال شاعرانه و محرک طیف وسیعی از غرایز و عواطف انسانی است. «ویچر۳» غولپیکر اما پرجزییات است. سیستمهایش پیچیده اما هدفمند هستند. ماهها طول میکشد، اما وقتتان را هدر نمیدهد. مهمتر از همه، بازی هویتِ کاملا روشنی دارد که در میان بازیهای پرخرجِ محیط باز، نادر است. «ویچر۳» از آغاز تا آن پایانبندی آخرالزمانگونهاش بیوقفه به شعلهی آتشش میافزاید تا وقتی که به آن رویارویی انفجاری نهایی میرسید و بعد در سکوتی سفید لبخند میزنید. درحالی که بزرگترین نبردهای بازی درگیر کننده هستند، اما لحظاتِ آرامشبخشِ بین این درگیریها هستند که در ذهن باقی میمانند. وقتی در کافهای زیرزمینی به آوازی دربارهی مهربانی و سرنوشت گوش میدهید و به این فکر میکنید که با تمام دردسرهایش، ویچر بودن چه لذتی دارد.
در مجموع بازی The Witcher 3 Wild Hunt Complete یکی از بهترین بازی ها برای تجربه کردن در دنیای بیکران بازی ها است.
برای خرید بازی The Witcher 3 Wild Hunt Complete و همچین دیدن بازی های دیگر به گیم وان استور مراجعه کنید.