فروشگاه بازی گیم وان

خانه

فروشگاه

ورود / ثبت نام

Horizon Forbidden West Complete Edition_1

نقد و بررسی بازی Horizon Forbidden West Complete Edition

بازی Horizon Forbidden West Complete Edition یک بازی اکشن نقش‌آفرینی سوم شخص است که توسط Guerrilla Games توسعه یافته و توسط Sony Interactive Entertainment منتشر شده است. این دنباله بازی Horizon Zero Dawn 2017 است و در یک دنیای پسا آخرالزمانی در ایالات متحده آمریکای قرن سی و یکم اتفاق می‌افتد. بازیکن در نقش ایلوی، یک دختر شکارچی ماشین، کنترل می‌کند که به دنبال یافتن راهی برای نجات زمین از یک تهدید مرگبار است.

نسخه کامل شامل بازی اصلی و بسته الحاقی Burning Shores است. بسته الحاقی داستان جدیدی را روایت می‌کند که ایلوی را به دنبال یک منبع جدید برای درمان یک بیماری کشنده می‌برد.

ماجرای بازی Horizon Forbidden West درست شش ماه پس از شکست و خاموشی Hades، هوش مصنوعی یاغی در قسمت اول، از سر گرفته می‌شود. ایلوی (Aloy) یک‌بار دیگر در تنگنای زمان، دنیا را نیازمند به خود می‌بینید و تصویر بی‌احساس مادرِ ژنتیکی‌اش، گرمای شب‌های سردِ غرب ممنوعه است برای او؛ سفری که اتفاقاً به‌هیچ عنوان کوتاه نیست و تمام کردن‌اش برای بازیکنان بسته به سلیقه‌ی بازی کردن، چیزی حدود ۲۵ تا ۳۰ ساعت از عمرشان را می‌گیرد. اما این سفر و مسافرت، آن‌قدر نسبت به قسمت اول متفاوت است که حتی می‌توان آن را یک بازی جداگانه، با شخصیت و استایلی مجزا در نظر گرفت. قسمت دوم خیلی استوار برای خودش می‌ایستد و با جمع کردن ویژگی‌های خوب سابق‌اش، از قرض گرفتن از دیگر بزرگان این سبک هم نمی‌ترسد و در عین حال، اصالت، پایستگی و حتی بایستگی هنری خودش را هم حفظ می‌کند.

مراحل فرعی بازی Horizon Forbidden West پیشرفتی قابل‌توجه نسبت به بازی قبلی دارند. آن‌ها اعتماد مخاطب را جلب می‌کنند تا بازیکن بیشتر به بخش‌های گوناگون این جهان اهمیت بدهد. اکثر گیمرها تقریبا همیشه وقتی در تجربه‌ی بازی جهان-باز برای اولین‌بار با آیکون‌های مربوط‌به کوئست‌های تازه و فعالیت‌های جانبی مواجه می‌شوند، یک شانس به آن‌ها می‌دهند. گوریلا که افتتاحیه‌ای نسبتا آرام‌سوز را برای هورایزن فوربیدن وست در نظر گرفت، دقیقا به این موضوع توجه داشته است. به همین خاطر حتی قبل از اینکه خط اصلی داستانی بازی به اوج کشش خود نزدیک شود، مراحل فرعی و چند فعالیت درگیرکننده‌ی دیگر توجه ما را جلب می‌کنند.

برای کسانی که قسمت اول را بازی نکردند اما، بخش مقدمه خود نکته مضافی است بر محتوایی که هنگام شروع بازی به‌صورت ویدیویی خلاصه داستان قبلی را بازگو می‌کند. در مرحله مقدمه، که شدیداً یادآور فضا و حس و حال بازی Uncharted 4 است، ایلوی در مکالمه با هم‌سفر قدیمی‌اش یعنی وارل (Varl)، مدام مونولوگ‌هایی را برای یادآوری اتفاقات گذشته به‌زبان می‌آورد که شنیدن‌شان خالی از لطف نیست. البته اشارات به داستان قسمت اول تنها به بخش مقدمه خلاصه نمی‌شوند و دائماً در جریان بازی، هرجا که لازم باشد یک شرح مختصر از گذشته به میان می‌آید.

در «زیرو داون» ما هنوز هم این ایده‌های بکر را از جهانی زیر سلطه‌ی ربات‌های وحشی می‌دیدیم، اما با وجود گیم‌پلی درگیر کننده، داستان بازی علی‌رغم تلاش‌هایش، آنچنان درگیرکننده ظاهر نمی‌شد و به‌سادگی اسیر شخصیت‌های مقوایی و کاغذی داستان شده بود که بیش از اندازه حرف می‌زدند. اما «فوربیدن وست» این اشتباه را تکرار نمی‌کند و از همان شخصیت‌هایی که در ابتدا می‌بینید مثل وارل، که از دوستان نزدیک ایلوی است، تا NPCهای کم‌اهمیت‌تر، همه کار و زندگی خودشان را دارند. گاهی حتی یک شخصیت فرعی در یک مکان دورافتاده و خارج از سیرِ اصلی داستان، با بار احساسی و سرگذشتی که دارد، بازیکن را به فضای جاذب بازی می‌کشد و غوطه‌ور می‌کند.

مراحل اصلی سرگرم‌کننده، مراحل فرعی جالب با تمرکز روی توانایی‌های گوناگون الوی، مبارزات پرهیجان، مخفی‌کاری درست، پلتفرمینگ خوب و حل پازل‌های محیطی جالب، کارهایی هستند که در هورایزن فوربیدن وست انجام می‌دهیم و از آن‌ها لذت می‌بریم. گوریلا به مخاطب‌های مختلف احترام می‌گذارد و این را می‌توان در بخش به بخش طراحی بازی Horizon Forbidden West مشاهده کرد.

از بختِ بد، ماجراجویی ایلوی در غرب ممنوعه، تنها به لبخند و ابرو خلاصه نمی‌شود. آن‌چه که در خاک ریشه زده، یعنی آن مریضیِ ویروس‌گونه‌ی قرمز به‌نام Red Blight، جهانِ زیبای بازی را تهدید به نابودی می‌کند و راه حل این معما که زمین‌های کشاورزی اهالی منطقه و طبیعت را هدف گرفته، یافتن یک نسخه پشتیبان از هوش مصنوعی‌ای ملقب به «گایا» است.

این‎‌جاست که اوج هنرِ داستان‌گویی گوریلا گیمز روح می‌گیرد و برخلاف گذشته و به‌رسم واقعیت، دنیایی ساخته شد که تنها حول ایلوی نمی‌چرخد و تاریخچه، فرهنگ‌ها، مشکلات و دردها و آدم‌های بادغدغه خودش را هم دارد. اگر بازی Horizon Zero Dawn در این مورد لنگ می‌زد، دنیا وابسته‌ی نفس کشیدن ایلوی بود و به این واسطه روحِ زندگی از جهان بازی گرفته شد، حالا در غرب ممنوعه همه‌‌چیز دچار وارونگی شده و این ایلوی است که باید نفس‌های دنیای پیرامون‌اش را ذره ذره بشمارد و از احوال مردمان اطراف‌اش با خبر بماند و حتی برای رسیدن به بسیاری از مهمات و نیازمندی‌هایی که دارد، فقیرِ کمک بقیه باشد.

در راه رسیدن به مقصد و طی کردن مسیرِ قریب به ۳۰ ساعته بازی، با سخنانی رو‌به‌رو می‌شوید که همیشه جای فکر دارند. شخصیت‌هایی که می‌بینید گاهی رفتاری مشکوک اتخاذ می‌کنند و دنیای بازی پر است از آدم‌های بی‌رنگ و خاکستری و حتی توزَرد که شناخت انگیزه‌های‌شان در همان حدس اول کار سختی است. گاهی هم مسئله بزرگ‌تر از درگیری‌ها و تصمیمات شخصی می‌شود و در دنیای Horizon Forbidden West، که پر شده از آدم‌هایی با فرهنگ‌های متفاوت، هرکجا که قدم بگذارید شرایط اجتماعی مخصوص به خودش را دارد. برای مثال مردم قبیله اوتارو (Utaru) برخلاف تِناکث‌ها (Tenakth)، بیشتر از آن‌که جنگاورانی خبره باشند، کشاورزان حاذقی هستند که به‌دلیل خرابی ماشین‌های مخصوص به کِشت، دچار کمبود غذا شده‌اند و حالا که ضعیف‌اند، مدام توسط غریبه‌ها تهدید به حمله می‌شوند. یا در یکی از مراحل ابتدایی بازی، زمانی که ایلوی مشغول پاک‌سازی مسیر برای حرکت کاروان مخصوص به پادشاهِ خورشید است، در یکی از شهرهای نزدیک، کارگران ساختمان‌سازی به‌دستور رئیس‌‌شان دست از کار کشیده‌اند و با «کارجاها» بر سر مالکیت اراضی و حقوق دچار اختلاف هستند.

در دنیای بازی به‌رسم تاریخی این سبک، می‌توانید با اکثر غریبه‌ها و شخصیت‌های جانبی، حتی ساده‌ترین‌شان صحبت کنید. مکالمه با غریبه‌هایی که به‌طور اتفاقی ملاقات می‌کنید هم خوبی‌های خودش را دارد و کوتاه است. نه‌تنها مکالمات جانبی خسته‌کننده نمی‌شوند، بلکه همیشه با دادن اطلاعات مفید در راستای روایت داستان، دانش بازیکن را از جهانی که در آن قدم گذاشته فراتر می‌برند و دادن عقل و دانش به آن‌ها از بهترین تصمیمات استودیوی سازنده برای افزایش درگیری ذهنی بازی‌باز با این دنیای علمی–تخیلی است.

یکی از جلوه‌های ارزش قائل شدن گوریلا برای خواسته‌های مخاطب، در اِلِمان‌های نقش‌آفرینی به چشم می‌آید؛ از چند انتخاب داستانی تا تاثیرگذاری فراوان توانایی‌هایی که در درخت مهارت‌ها کسب می‌کنید. هورایزن فوربیدن وست به مخاطب اجازه‌ی رفتن به سراغ انتخاب‌های جدی در درخت مهارت‌ها را می‌دهد؛ تا وقتی به اواسط تجربه رسیدیم، متوجه تاثیرگذاری تصمیمات خود روی گیم‌پلی باشیم.

درخت مهارت‌های بازی به شکلی ساخته نشده است که بیش از اندازه محدودکننده باشد و گیمر را فقط به سوی انجام برخی از کارها سوق بدهد. ولی نمی‌توان انکار کرد که تاثیر انتخاب‌های بازیکن در کسب مهارت‌های مختلف، خوش‌بختانه از جایی به بعد شدیدا احساس می‌شود. بازیکن مدام با استفاده از مواردی همچون قابلیت‌های ویژه و کمبوهای به‌دست آورده، مقابل دشمن‌ها می‌ایستد. او قدم به قدم غرق در استفاده از توانایی‌هایی می‌شود که امتیازها را صرف کسب آن‌ها کرد. در نتیجه وقتی امتیازات بیشتری را به‌دست آورد و وارد درخت مهارت‌ها شد، احتمالا دوباره روی گسترش توانایی‌های خود در همان بخش‌ها کار می‌کند.

گوریلا برای به وجود آوردن پیوستگی لازم بین همه‌ی این داستان‌های اصلی و فرعی که باید سازنده‌ی ماجراجویی بزرگ الوی باشند، از ابزارهای متفاوتی بهره می‌برد. رنگ‌آمیزی چشم‌نواز نقاط گوناگون این دنیا، نورپردازی‌های انتخاب‌شده برای ایجاد احساس مشخص در وجود مخاطب، قاب‌بندی‌ها، تعیین لحن دیالوگ‌ها و صدالبته موسیقی متن اورجینالی که گاهی می‌تواند بسیار تأثیرگذار به گوش برسد، همگی در خدمت این هدف هستند؛ تا تجربه‌ای متنوع و در عین حال پیوسته را به وجود بیاورند.

با همه‌ی این‌ها اصلا و ابدا نباید انکار کرد که دلیل اصلی حفظ یکپارچگی روایت در بازی Horizon Forbidden West، هنرنمایی کامل اشلی برچ در نقش الوی است. او یک بازیگر تازه‌کار نیست که حالا برای اولین‌بار شاهد به چشم آمدن عملکرد هنری وی باشیم. اما نه سری بازی Borderlands و نه حتی خود بازی قبلی مجموعه‌ی هورایزن به اشلی برچ فرصت قرار دادن این میزان از جزئیات احساسی در صدای خود را ندادند. او در هورایزن فوربیدن وست تنها نیست. زیرا اعضای دیگر تیم بازیگری مانند کری-ان ماس در نقش تیلدا و آنجلا باست در نقش ریگالا نیز کاربلدی خود را به داستان‌گویی بازی Horizon Forbidden West اضافه می‌کنند و کشش روایت آن را افزایش می‌دهند.

در کنار این‌ها، اگر هم روزی حوصله فسفر سوزاندن نداشتید، یک‌سری از آیتم‌های قابل جمع‌آوری باارزش و زیبا وجود دارند که کشف کردن‌شان، پیاده‌روی و تفریحی سالم در Forbidden West است. برای مثال، با رسیدن به یک‌سری آنتن، ایلوی بخش‌هایی از یک تصویر قدیمی متعلق به بیش از ۱۰۰۰ سال گذشته را پیدا می‌کند که از دنیای حال حاضر ما گرفته شده و بازی به‌تنهایی، دوست دارد تا موزه‌ای باشد از جهانی که امروز در آن زندگی می‌کنیم. و این احساس غریب، که دنیای ما برای آیندگان تا چه حد ناآشنا و مرموز باشد را متاسفانه یا خوش‌بختانه می‌توان با مغزِ استخوان در جریان بازی احساس کرد. دیدن خرابه‌های بی‌ارزشی مثل پل گلدن گیت سان‌فرانسیسکو که روزی نماد شکوه و تمدن انسانی بودند، حقیقتاً احساس عجیبی به آدم می‌دهد.

بازی Horizon Forbidden West، یک کلاس درس استادانه است در طراحی جهان و مراحل‌اش که مطمئناً میراثی گران‌بها در خاطرات بازی‌بازان و حتی بازی‌سازان نگه‌ می‌دارد. با شخصیت‌های دوست‌داشتنی، داستان‌نویسی کاملاً ارتقا یافته و عمدتاً قانع‌کننده و تجربه‌ی روان و هیجان‌انگیز مبارزات با انتخاب‌های متعدد، یکی از بهترین عناوین اکشن ماجراجویی و نقش‌آفرینی سال‌های اخیر به حساب می‌آید. اگرچه مشکلات فنی مثل مسئله‌ی دیر لود شدن بافت‌ها حداقل در ابتدای کار بخشی از بازی بودند، اما زیبایی و قدرت Forbidden West مدام کاری می‌کند که آن‌ها را فراموش کنید؛ آن هم در یکی از زیباترین جهان‌هایی که در بازی‌های ویدیویی دیده‌ام.

برای خرید بازی Horizon Forbidden West Complete Edition و همچین دیدن بازی های دیگر به گیم وان استور مراجعه کنید.

این مطلب رو به اشتراک بگذارید

پیمایش به بالا