فروشگاه بازی گیم وان

خانه

فروشگاه

ورود / ثبت نام

نقد و بررسی بازی Red Dead Redemption 2

Red Dead Redemption 2 یک شاهکار هنری است که به عنوان یکی از بهترین بازی‌های ویدئویی تمام دوران شناخته می‌شود. این بازی از نظر گرافیک، گیم‌پلی، داستان و موسیقی به بالاترین سطح رسیده است و تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را برای بازیکنان فراهم می‌کند.

گرافیک:

Red Dead Redemption 2 از نظر گرافیک یکی از بهترین بازی‌های تاریخ است. بازی از موتور گرافیکی Rockstar Advanced Game Engine (RAGE) استفاده می‌کند و جهان بازی با جزئیات خیره‌کننده‌ای طراحی شده است. از جنگل‌های انبوه و رودخانه‌های خروشان گرفته تا شهرهای پر جنب و جوش و بیابان‌های خشک، جهان بازی به معنای واقعی کلمه زنده است.

گیم‌پلی:

Red Dead Redemption 2 گیم‌پلی عمیق و متنوعی دارد. به هر روشی که دلتان بخواهد و هر کاری که بخواهید را با آزادی کامل (البته با پذیرفتن عواقبش) می‌توانید انجام دهید. Red Dead Redemption 2 هر نوع گیمری را راضی می‌کند و هر کس ممکن است بنا بر سبکی که آن را پیش برده از بازی تعریف و تمجید کند. المان‌های داستانی، نقش‌آفرینی، چالش‌های ریز و درشت، مینی‌گیم‌هایی که اگر همه را کنار هم جمع کنید خودشان یک بازی کامل هستند و بسیار موارد دیگر بازی را با اختلاف انعطاف‌پذیرترین و یکی از بهترین بازی‌های سال می‌کند. تعدد ماموریت‌های اصلی و فرعی، اولین نکته‌ای است که در گیم‌پلی بزرگ بازی به چشمتان می‌آید. بعد از پشت سر گذاشتن ساعات اولیه بازی، موجی از ماموریت‌های متنوع اصلی و فرعی به سراغتان می‌آید که چه داستان بازی برایتان مهم باشد یا نه برایتان جذاب خواهند بود.اگر می‌خواهید یک سرقت بزرگ انجام دهید، اگر می‌خواهید با داچ همراه شوید و اعضای گنگ‌ها را نابود کنید، یا اصلا حوصله ی این کارها را ندارید و می‌خواهید پیش معشوقه‌تان بروید; بازی در آن واحد در قالب ماموریت‌های اصلی این موارد را در اختیارتان می‌گذارد. دقت کنید گفتیم ماموریت‌های اصلی. ماموریت‌های فرعی خودشان مقوله‌ای جدا هستند که هر چند تا این حد داستان قدرتمندی پشتشان نیست اما بسیاری از آن‌ها کیفیتی در حد ماموریت‌های اصلی را دارند. علاوه بر ماموریت‌های اصلی و فرعی اتفاقات تصادفی و Random هم در بازی می‌افتند که تا همین حد بگویم که انقدر متنوع هستند که تنوع اتفاقات تصادفی در GTA V برابر آن به مانند یک شوخی است.

داستان:

ماجرای بازی به سال ۱۸۹۹ برمی‌گردد. جایی که Arthur Morgan و دار و دسته‌اش که در راس آن‌ها Dutch Van Der Linde قرار دارد، به قصد سرقت از یک قایق مملو از جواهر و پول در منطقه Blackwater، نقشه‌ای را طراحی می‌کنند که در نهایت تیرشان به سنگ‌ می‌خورد و نه تنها موفق به سرقت از قایق و فرار به سمت غرب نمی‌شوند، که چند تن از اعضای مهم خود را از دست داده و در این میان دختری بی‌گناه هم به عمد یا غیر عمد به دست داچ کشته می‌شود. در پی فاجعه پیش آمده، داچ و مورگان گروه را به سمت کوه‌های یخ زده غرب هدایت می‌کنند تا بتوانند چند هفته‌ای از دست پلیس‌ها و گنگ‌های دیگر در امان باشند. در این میان Dutch متوجه می‌شود یکی از دشمنان قدیمی‌شان، یعنی گروه O’Driscoll هم در اطراف این منطقه ساکن شده و قصد ربودن یک قطار و اموال آن را دارند. داچ و مورگان با گروگان گرفتن یکی از اعضای آن‌ها، موفق به دست آوردن مدارکی مبنی بر مسیر حرکت قطار شده و زودتر از گروه دشمن موفق به سرقت آن شده و بیشتر اعضای O’Droscoll را به قتل می‌رسانند. با تجدید قوا و به دست آوردن کمی پول، داچ تصمیم می‌گیرد گروه را به سمت Heartsland و منطقه Valentine که شهری پر از منابع و طبیعت مناسب برای گزیدن کمپ است هدایت کند. آرامش نسبی بعد از مدت‌ها به گروه باز می‌گردد اما همچنان گروه O’Driscoll و رهبر آن‌ها Colm O’Driscoll برای آن ها یک تهدید به حساب می‌شود. اعضای باقی‌مانده O’Driscoll با کمک Pinkerton ها و مهم‌تر از آن‌ها Cornwall با استخدام Ross و Milton که دو مامور بسیار قهار و زبره هستند، تصمیم به نابودی گروه مورگان و داچ می‌گیرند. در ادامه حوادث اجتماعی، سیاسی و حتی عاشقانه بسیار جذاب و مهمی اتفاق می‌افتد که بارها ورق را برمی‌گردانند و جذابیت بازی را دوچندان می‌کنند. از طرفی مانند عنوان قبلی این شرکت یعنی Grand Theft Auto V، شاهد Heist های بسیاری در طول بازی هستیم که مطابق داستان اتفاق می‌افتند و شما مهم‌تر از همه باید نحوه انجام آن و تاثیر آن بر روند بازی را تعیین کنید. آن چیز که روایت بازی را متفاوت از دیگر عناوین جهان باز می‌کند، در درجه اول فراز و نشیب‌های هنرمندانه آن در اوقات مناسب و در درجه بعد مرتبط بودن تمامی اتفاقات بازی با خط اصلی داستان به طور غیر مستقیم یا مستقیم می‌باشد. همان‌گونه که اشاره کردیم نسخه دوم Red Dead یک بازی کاملا جدی و خشن می‌باشد و چندان یک محیط شاد را در آن پیدا نمی‌کنیم; اما سازنده بازی هم به خوبی می‌دانسته که ممکن است در صورت برقراری این روند در تمام طول بازی، گیمر به مرور خسته شود و چندان جذب خط اصلی داستان نشود. به همین دلیل ماموریت‎‌‌های بازی کاملا یک روند صعودی-نزولی دارند. به این معنی که شما دو یا سه ماموریت خشن و جدی را انجام می‌دهید و بخش‌های مهمی از داستان را پیش می‌برید، اما در Main Mission بعدی شاهد یک روند نسبتا غیر جدی و سرگرم کننده هستید که هر چند مرتبط با خط اصلی داستان است اما بیشتر برای خسته نشدن گیمر از روند بازی است و به نوعی تازه‌سازی خط داستانی است. چنین روندی باعث همراهی هر چه بیشتر شما با داستان زیبای بازی می‌شود. همچنین شما در بازی هر ماموریت کوچک و فرعی که انجام می‌دهید به نوعی با گروه خودتان یا گروه‌های دشمن مرتبط است و هیچ ماموریت اضافه و بی‌ربطی در بازی نیست. حتی شما وقتی مانند بسیاری از ماموریت‌های فرعی عناوین دیگر دنبال یک فرد ناشناس به درخواست یکی از NPC ها می‌گردید، بعدا متوجه هویت مهم او و تاثیرش در گروه خود یا یکی از گروه‌های دشمن می‌شوید. در واقع این اطمینان را به شما می‌دهم که هیچ کار بی فایده و بی هدفی را در بازی انجام نمی‌دهید.

NPC:

بی‌راه نیست اگر Red Dead Redemption 2 را بهترین بازی تاریخ از حیث NPC های هدفدار و مفید بدانیم. NPC های بازی به قدری هوشمند طراحی شده‌اند که گاها باورش برای وجود چنین چیزی در این نسل غیر ممکن است. با تجربه بیش از ۵۰ ساعت از بازی تا به حال پیش نیامده که با دو NPC یکسان از حیث چهره و کاری که انجام می‌دهند و یا حداقل با صداگذاری یکسان روبرو شوم. تنوع مردم عادی در بازی باور نکردنی است و تعجب شما زمانی بیشتر می‌شود که آن‌ها را در حین انجام کارهایی مانند جر و بحث با یکدیگر در مورد موضوعی کاملا مشخص که حتی می‌توانید در موردش با آن‌ها صحبت کنید یا انجام کارهایی مانند گدایی کردن یا کل‌کل در مورد این که چه کسی Gunslinger بهتری است ببینید! رفتار شما با آن‌ها هم به طرز فوق‌العاده‌ای تاثیرگذار است. به عنوان مثال اگر در جایی از بازی به یک فرد مسن که در حال کتک خوردن است کمک کنید، ممکن است بعد ها او را در مغازه‌ی اسلحه فروشی‌اش ملاقات کنید و یک اسلحه رایگان به عنوان تشکر از او دریافت کنید. به همین میزان، رفتارهای بد شما هم در خاطر افراد می‌ماند و اگر رفتار بدی با آن‌ها داشته باشید بالاخره در جایی انتقام خود را از شما می‌گیرند. این جمله را با اطمینان می‌گویم که در نسل بعد هم چنین NPC های دقیق و کارشده‌ای را به ندرت خواهیم دید.

موسیقی:

موسیقی متن Red Dead Redemption 2 توسط وودی جکسون و جولیان رپ ساخته شده است. موسیقی بازی زیبا و تاثیرگذار است و به خلق فضایی حماسی و احساسی کمک می‌کند.

نکات مثبت:

  • گرافیک خیره‌کننده
  • گیم‌پلی عمیق و متنوع
  • داستان جذاب و درگیر کننده
  • موسیقی متن زیبا

نکات منفی:

  • سرعت کند گیم‌پلی در برخی مواقع
  • اندازه عظیم بازی می‌تواند گیج‌کننده باشد

نتیجه‌گیری:

در نقد و بررسی Red Dead Redemption 2 این یک شاهکار هنری است که تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را برای بازیکنان فراهم می‌کند. اصلا مهم نیست چه سبک بازی را دوست دارید، اصلا مهم نیست که بازیباز حرفه‌ای هستید یا یک تازه‌کار، حتی مهم نیست که به بازی‌های رایانه‌ای علاقه دارید یا نه، Red Dead Redemption 2 آمده تا از کوچک و بزرگ را عاشق خود و جهان شگفت‌انگیز بازی‌های ویدئویی کند. Red Dead Redemption 2 امده تا عاشق جهان خشن غرب وحشی بشوید. اگر گیمری داستان محور هستید، اگر عاشق تیراندازی‌های دیوانه‌وار هستید، اگر شیفته بازی‌های نقش‌آفرینی هستید به هیچ وجه خود را از تجربه پادشاه بازی‌های جهان باز و وسترن Red Dead Redemption 2 محروم نکنید.

برای خرید بازی Red Dead Redemption 2 و همچین دیدن بازی های دیگر به گیم وان استور مراجعه کنید

این مطلب رو به اشتراک بگذارید

پیمایش به بالا